سرمه اندیشه

  • خانه 
  • عمومی  

امیدواری به رحمت خدا

07 اردیبهشت 1396 توسط زهرا كرمي

عن ابى ذرالغفارى (رضى اللّه عنه) قال: قال النبى (صلى اللّه عليه و آله‏ و سلّم): قال اللّه تبارك و تعالى:

يابن آدم ما دعوتنى و رجوتنى اغفرلك على ما كان فيك و ان اتيتنى بقرار الارض خطيئة اتيتك بقرارها مغفرة ما لم تشرك بى و ان اخطات حتى بلغ خطاياك عنان السماء ثم استغفرتنى غفرت لك.

اى فرزند آدم هر زمان كه مرا بخوانى و به من اميد داشته باشى تمام آنچه كه بر گردن توست مى‏بخشم و اگر به وسعت زمين همراه با گناه به پيش من آئى، من به وسعت زمين همراه با مغفرت به نزد تو مى‏آيم، مادامى كه شرك نورزى. و اگر مرتكب گناه شوى بنحوى كه گناهت به مرز آسمان برسد سپس استغفار كنى، ترا خواهم بخشيد.

 نظر دهید »

فتح بـــاب برای آیت الله قاضی

07 اردیبهشت 1396 توسط زهرا كرمي
فتح بـــاب برای آیت الله قاضی

آیت الله قاضی همیشه نماز مغرب و عشاء را، در حرمین شرفین امام حسین (ع) و حضرت ابوالفضل (ع) به جا می آورد، یکبار چون به حرم حضرت ابوالفضل (ع) می رسد، با خود می اندیشد که تا به حال در مدت این چهل سال هیچ چیز از عالم معنا برایم ظهور نکرده، هر چه دارم به عنایت خدا و به برکت ثبات است.
در راه، سیّد ترک زبانی که دیوانه است، به طرف او می دود و می گوید؛ سیّد علی، سیّد علی، امروز مرجع اولیاء در تمام دنیا حضرت ابوالفضل (ع) هستند، و او آن قدر سر در گریبان است که متوجه نمی شود آن سید چه می گوید! به حرم حضرت ابوالفضل(ع) می رود. اذن دخول و زیارت و نماز زیارت می خواند و می خواهد که مشغول نماز مغرب شود.
آیت الله نجابت می گوید: «تکبیره الاحرام را که گفـت، می بیند که وضع در اطراف حرم حضرت ابوالفضل(ع) به طور کلی عوض می شود، آن گونه که نه چشمی تا به حال دیده و نه گوشی شنیده و نه به قلب بشری خطور کرده است. قرائت را کمی نگه می دارد تا وضع تخفیف یابد و بعد دوباره نماز را ادامه می دهد، مستحبات را کم می کند و نماز را سریع تر از همیشه به پایان می رساند. به حرم امام حسین(ع) نمی رود و به دنبال جایی خلوت به خانه رفـته و برای این که با اهل منزل هم برخورد نکند به پشت بام می رود. آن جا دراز می کشد و دوباره آن حال می آید و بیشتر می ماند. تا اهل منزل سینی چای را می آورد، آن حال می رود. نماز عشاء را می خواند و دوباره آن وضع بر می گردد؛ چیزی که تا به حال حتی به گفـته خودش یک ذره اش را هم ندیده است و حالا که دیده، نه می تواند در بدن بماند و نه می تواند بیرون بیاید. دوباره که شام را می آوردند، آن حال قطع می شود و نیمه شب دوباره بر می گردد و مدت بیشتری طول می کشد.» آری و بالاخره درهای آسمان برایش گشوده و فـتح باب می شود. می گوید:
«آن چه را می خواستم، تماماً بدست آوردم و امام حسین(ع) در را به رویم گشود. ابن فارض یک قصیده تائیه برای استادش گفـته؛ من هم یک قصیده برای امام حسین(ع) گفـته ام نمره یک! که کار مرا ایشان درست کرد و در غیب را برایم باز کرد.»
رفع مشکل با مشکل
این داستان را حاج جواد سهلانی نقل کرده که مرحوم قاضی می گفـت: مدتی بود که ناراحتی فکری برایم پیش آمده بود. غروب می رفـتم مسجد سهله و نماز مغرب و عشا را می خواندم و به مسجد کوفه بر می گشتم. من وقـتی خواستم از مسجد سهله بیرون بیایم، یک نفر از ملازمین مسجد مرا صدا کرد که: آقا! آقا نرو، ولی من اعتنا نکردم و رفـتم. ده، بیست قدم که از مسجد دور شدم هوا طوفانی شد، به طوری که دیگر جایی را نمی دیدم. برای همین داخل یک چاله عمیقی افـتادم. خیلی وحشت مرا گرفـته بود. ترس از مار و عقرب و حیوانات. همان لحظه حس کردم کسی به من گفـت: چی شد؟ از چی می ترسی؟ تو که چیزیت نیست، تو که خوبی. وقتی طوریت شد آن وقت فکرش را بکن! آرام شدم. تیمم کردم و وظایف قبل از خوابم را انجام دادم و همان جا عبا را کشیدم سرم خوابیدم، چه خوابی، خوابی خوشمزه! نزدیکی های اذان قطرات باران روی عبایم ریخت و بیدار شدم بعد تیمم کردم و نمازم را خواندم. بعد صدای حاج جواد سهلانی را شنیدم. عصایم را از چاله بیرون آوردم تکان دادم و صدا زدم که من این جا هستم بیا مرا در بیار… آمد و مرا در آورد و به مسجد برد و لباس هایم را هم شست. بعد که به خودم آمدم دیدم آن ناراحتی فکری و گره ای که در ذهنم بوجود آمده بود از بین رفـته و حل شده. گویی این اتفاق بهانه ای شده بود برای آن که آن مشکل بزرگ تر حل شود.
برای همین ایشان می فرمودند که اگر مشکلی داری و به مشکل دیگری برخورد کردی خیلی خودت را نباز! چرا؟ به جهت این که شاید همان مشکل، مشکل گشایت باشد.
چشم ترس آیت اله قاضی
آیت الله قاضی فرمودند: «چون بیست سال تمام چشمم را کنترل کرده بودم، چشم ترس برای من آمده بود، چنان که هر وقت می خواست نامحرمی وارد شود از دو دقیقه قبل خود به خود چشم هایم بسته می شد و خداوند به من منت گذاشت که چشمم بی اختیار روی هم می آمد و آن مشقت از من رفـته بود.»

 نظر دهید »

فتح بـــاب برای آیت الله قاضی

07 اردیبهشت 1396 توسط زهرا كرمي

آیت الله قاضی همیشه نماز مغرب و عشاء را، در حرمین شرفین امام حسین (ع) و حضرت ابوالفضل (ع) به جا می آورد، یکبار چون به حرم حضرت ابوالفضل (ع) می رسد، با خود می اندیشد که تا به حال در مدت این چهل سال هیچ چیز از عالم معنا برایم ظهور نکرده، هر چه دارم به عنایت خدا و به برکت ثبات است.
در راه، سیّد ترک زبانی که دیوانه است، به طرف او می دود و می گوید؛ سیّد علی، سیّد علی، امروز مرجع اولیاء در تمام دنیا حضرت ابوالفضل (ع) هستند، و او آن قدر سر در گریبان است که متوجه نمی شود آن سید چه می گوید! به حرم حضرت ابوالفضل(ع) می رود. اذن دخول و زیارت و نماز زیارت می خواند و می خواهد که مشغول نماز مغرب شود.
آیت الله نجابت می گوید: «تکبیره الاحرام را که گفـت، می بیند که وضع در اطراف حرم حضرت ابوالفضل(ع) به طور کلی عوض می شود، آن گونه که نه چشمی تا به حال دیده و نه گوشی شنیده و نه به قلب بشری خطور کرده است. قرائت را کمی نگه می دارد تا وضع تخفیف یابد و بعد دوباره نماز را ادامه می دهد، مستحبات را کم می کند و نماز را سریع تر از همیشه به پایان می رساند. به حرم امام حسین(ع) نمی رود و به دنبال جایی خلوت به خانه رفـته و برای این که با اهل منزل هم برخورد نکند به پشت بام می رود. آن جا دراز می کشد و دوباره آن حال می آید و بیشتر می ماند. تا اهل منزل سینی چای را می آورد، آن حال می رود. نماز عشاء را می خواند و دوباره آن وضع بر می گردد؛ چیزی که تا به حال حتی به گفـته خودش یک ذره اش را هم ندیده است و حالا که دیده، نه می تواند در بدن بماند و نه می تواند بیرون بیاید. دوباره که شام را می آوردند، آن حال قطع می شود و نیمه شب دوباره بر می گردد و مدت بیشتری طول می کشد.» آری و بالاخره درهای آسمان برایش گشوده و فـتح باب می شود. می گوید:
«آن چه را می خواستم، تماماً بدست آوردم و امام حسین(ع) در را به رویم گشود. ابن فارض یک قصیده تائیه برای استادش گفـته؛ من هم یک قصیده برای امام حسین(ع) گفـته ام نمره یک! که کار مرا ایشان درست کرد و در غیب را برایم باز کرد.»
رفع مشکل با مشکل
این داستان را حاج جواد سهلانی نقل کرده که مرحوم قاضی می گفـت: مدتی بود که ناراحتی فکری برایم پیش آمده بود. غروب می رفـتم مسجد سهله و نماز مغرب و عشا را می خواندم و به مسجد کوفه بر می گشتم. من وقـتی خواستم از مسجد سهله بیرون بیایم، یک نفر از ملازمین مسجد مرا صدا کرد که: آقا! آقا نرو، ولی من اعتنا نکردم و رفـتم. ده، بیست قدم که از مسجد دور شدم هوا طوفانی شد، به طوری که دیگر جایی را نمی دیدم. برای همین داخل یک چاله عمیقی افـتادم. خیلی وحشت مرا گرفـته بود. ترس از مار و عقرب و حیوانات. همان لحظه حس کردم کسی به من گفـت: چی شد؟ از چی می ترسی؟ تو که چیزیت نیست، تو که خوبی. وقتی طوریت شد آن وقت فکرش را بکن! آرام شدم. تیمم کردم و وظایف قبل از خوابم را انجام دادم و همان جا عبا را کشیدم سرم خوابیدم، چه خوابی، خوابی خوشمزه! نزدیکی های اذان قطرات باران روی عبایم ریخت و بیدار شدم بعد تیمم کردم و نمازم را خواندم. بعد صدای حاج جواد سهلانی را شنیدم. عصایم را از چاله بیرون آوردم تکان دادم و صدا زدم که من این جا هستم بیا مرا در بیار… آمد و مرا در آورد و به مسجد برد و لباس هایم را هم شست. بعد که به خودم آمدم دیدم آن ناراحتی فکری و گره ای که در ذهنم بوجود آمده بود از بین رفـته و حل شده. گویی این اتفاق بهانه ای شده بود برای آن که آن مشکل بزرگ تر حل شود.
برای همین ایشان می فرمودند که اگر مشکلی داری و به مشکل دیگری برخورد کردی خیلی خودت را نباز! چرا؟ به جهت این که شاید همان مشکل، مشکل گشایت باشد.
چشم ترس آیت اله قاضی
آیت الله قاضی فرمودند: «چون بیست سال تمام چشمم را کنترل کرده بودم، چشم ترس برای من آمده بود، چنان که هر وقت می خواست نامحرمی وارد شود از دو دقیقه قبل خود به خود چشم هایم بسته می شد و خداوند به من منت گذاشت که چشمم بی اختیار روی هم می آمد و آن مشقت از من رفـته بود.»

 نظر دهید »

اخلاق در نهج البلاغه

06 اردیبهشت 1396 توسط زهرا كرمي
اخلاق در نهج البلاغه

جایگاه اخلاق
در خطبه 192 نهج‌البلاغه، امام‌علی(ع) می‌فرماید اگر قرار باشد ما در زندگی به چیزی تعصب بورزیم و ایستادگی کنیم و از آن عبور نکنیم، آن اخلاق است: «فَإن کانَ لا بُدَّ مِنَ العَصَبِیه.. فَلیکُن تعصُّبُکم لِمَکارمِ الْخِصالِ و مَحامِدِ الأفعالِ و مَحاسِنِ الأمورِ» 1
نکته زیبا اینجاست که امیرمؤمنان(ع) اخلاق را فقط خصلت نمی‌داند. فقط رفتار هم نمی‌داند. خصلت هست، رفتار هست، فراتر از این هم هست. همان‌طور که در ادامه خواهیم دید که ایشان میدان اخلاق را خیلی وسیع و در تمام امور زندگی می‌بیند.
«الّتی تفاضَلَت فیها المُجَداءِ و الْنُّجَداءُ مِن بُیوتاتِ العَرَبِ و یعاسیبِ القَبائِلِ» 2
این سه چیز مواردی است که انسان‌های بزرگوار و شایسته در آن از هم سبقت می‌گیرند؛ یعنی اگر قرار باشد ما باهم مسابقه‌ای بدهیم در اخلاق است. جامعه‌ای سالم است که باارزش‌ترین مسابقه‌اش در اخلاق باشد. بهترین مسابقه انسانی در «بِالاخلاق الرَّغیبه..» است؛ یعنی اخلاق پسندیده. «والاَحلامِ العَظیمه..» خردهای بزرگ. «والاَخطارِ الجَلیلَه..» مقام‌های والا. «و الآثار المَحموده..» نشانه‌های نیکو. مشاهده می‌شود که نوع نگاه امام(ع) به اخلاق نگاه وسیعی است.

 نظر دهید »

باید ونبایدهای انتخاباتی

06 اردیبهشت 1396 توسط زهرا كرمي

1- تأکید بر نقش اساسی و غیرتشریفاتی مردم و اهمیت حضور حداکثری در افزایش قدرت و عزت و آبروی ملی و تأثیر بی‌بدیل انتخاب اگاهانه ملت در تشکیل دولتی «مقتدر»، «مردمی»، «جهادی» (با توجه به خواست فراگیر و عمومی مردم در جهت تغییر وضع نامطلوب موجود) با پشتوانه‌ای قوی و رأی بسیار بالای مردمی که متضمّن مشارکت پرشور و حداکثری مردم است.
2- تأکید بر اتحاد و همبستگی ملی و پرهیز از هرگونه دامن‌زدن به مسائل و اختلاف‌های قومی و مذهبی و هوشیاری در مقابل نقش و آرزوی قدیمی دشمنان و فتنه‌گران در مخدوش کردن انسجام و قدرت ملی.
3- تأکید بر معیارها و شاخص‌های اصلی کاندیدای اصلح همچون: «قدرت و توانایی اداره کشور و نشاط و همت جوانانه و شب و روز نشناختن برای کار جهادی انقلابی»، «امین و سالم و قابل اعتماد و مورد علاقه مردم»، «مؤمنِ انقلابیِ خدمتگزار»، «وابسته و وامدار نبودن به احزاب و جریان‌های سیاسی و وابستگی و دل‌بستگی و آمادگی برای فداکاری و شهادت در راه اسلام، مکتب امام خمینی و خدمت به مردم»، «مردمی بودن و درد مردم و محرومین را داشتن و برنامه داشتن برای حل آن‌ها»، «قاطعیت در مقابل دشمن و تسلیم‌ناپذیری»، «ساده‌زیستی مبارزه با فساد، اشرافی‌گری و اسراف»، «وحدت آفرین در میان نیروهای انقلاب و ایجاد توان ملی در جهت حل مشکلات مردم»، «اولویت دادن به آرمان‌های امام و انقلاب و شاخص‌های اصلی پیشرفت کشور همچون رونق تولید و اشتغال و مبارزه با بیکاری، امنیت، عدالت اجتماعی، اقتدار سیاسیف اقتدار اقتصادی و اقتدار فرهنگی»
4- تأکید بر نقاط قوت کاندیدای اصلح و کارنامه موفق و درخشان او و ذکر نمونه‌های عینی از کارآمدی و ویژگی‌های مدیریتی و تیم احتمالی دولت.
5- تلاش برای ایجاد وحدت گفتمانی میان نیروهای انقلابی و کم‌اعتنایی به اختلاف سلیقه‌های درونی.
6- تأکید بر آرامش سیاسی و پرهیز از تبدیل کردن انتخابات به بستر شکاف و نقار و کینه و ایجاد درگیری میان مردم و همچنین لزوم رعایت اخلاق و انصاف و پرهیز از سیاه‌نمایی، خلاف‌گویی و ادبیات موهن و تخریبی علیه نامزدهای دیگر و فروافتادن در فضای دوقطبی‌های مصنوعی و دست‌ساخته احزاب یا هرگونه رفتار تند و افراطی مشکوک.
7- استفاده از هرگونه امکانات دستگاه‌های متصل به بیت‌المال و اموال عمومی ممنوع و حرام است (حتی با توجیهات ناموجهی همچون اجازه مسئولین امر) و هزینه‌های ستادها و تبلیغات فقط و فقط باید از پول‌های پاک و منابع شفاف و کاملاً مردمی و بدون شائبه سهم‌خواهی تأمین شود.
8- توجه دائمی به اصل اساسی صداقت با مردم و اخلاص برای خدا در کارهای تبلیغی ستادها و پرهیز از هرگونه معامله فریبکارانه با افکار عمومی و ظاهرسازی.
9- نگاه به انتخابات به عنوان مسابقه خدمت (نه قدرت‌طلبی) با این هدف که «دولت مردمی دوازدهم» از جنس آرمان‌ها و مکتب امام خمینی (ره) و شهدا و در خط ولایت و در یک کلمه ان‌شاءالله مورد عنایت امام دوازدهم اروحنا له الفداء باشد؛ و این محقق نمی‌شود جز با توسل هر روزه در ستادها و نذورات خالصانه مردمی.
10- «اخلاق نیکو، محبت و تواضع در برابر مردم و گره‌گشایی از کار آنان»، مهم‌ترین ویژگی حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر سیدابراهیم رئیسی است و این خصوصیت باید در رفتار همسنگران ستادهای تبلیغی ایشان، حفظ و گسترش یابد.
11- نصب‌العین قرار دادن و الگوسازی از رفتار و گفتار و چهره نورانی بزرگانی همچون شهیدان بهشتی، رجایی، همت، باکری، صیّاد و دیگر شهیدان انقلاب اسلامی و دفاع مقدس و ترویج فرهنگی جهادی و بسیجی در درون ستادها.
12- توجه به ارتباطات واقعی، اقناع چهره به چهره و تبلیغات میدانی و محدود نکردن فعالیت‌های تبلیغی به فضای مجازی.
13- پرهیز از فعالیت‌های تبلیغی کلیشه‌ای و رفتار ستادی پرزرق و برق و هرگونه اسراف و زیاده‌روی در چاپ پوستر، بنر، تراکت و هرگونه کاری که شائبه اسراف و تبذیر دارد و همچنین پرهیز از روش‌ها و اقدامات تبلیغاتی برگرفته از مدل‌های غربی (که پایه و مبنای نظری و عملی عمده آن‌ها، تزویر و فریب افکار عمومی است).
14- استقبال از ابتکارات مردمی و حرکت‌های خودجوش در تبلیغ کاندیدای اصلح و پرهیز از معطل و منفعل کردن مردم و علاقمندان در مقابل تبلیغات متمرکز و کاستی‌های ستادها.
15- پرهیز و مراقبت از هرگونه استفاده ابزاری از مقدسات و هزینه‌کردن از بزرگان.
16- ارتباط‌گیری مؤثر و مستمر با علما و دانشمندان مردمی و نخبگان و معتمدین فرهنگی و اجتماعی و نخبگان میانی محبوب در استان‌ها و شهرها و تلاش در جهت اجماع حداکثری.
17- شناسایی و ارتباط مؤثر با نیروهای میدانی همسو در سطح شهرها و روستاها با محوریت جوانان مؤمن و انقلابی و استفاده از نیروهای مخلص، خوشنام، مردمی و انقلابی در محوریت و فعالیت‌های اصلی ستادها.
18- ارتباط، جذب و بکارگیری ظرفیت و انگیزه جوانان و نوجوانان و پرهیز از برخوردهای دفعی، تحکمی و ظاهرگرایانه.
19- ستادهای مردمی حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر سیدابراهیم رئیسی بصورت داوطلبانه و افتخاری و خودجوش و با هدف هم‌افزایی با سایر ستادهای مردمی در محلات و مناطق می‌باشند.
20- ستادهای شهرستانی و استانی نقش ایجاد هماهنگی بین ستادهای مردمی خودجوش را عهده‌دار می‌باشند.

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 111
  • 112
  • 113
  • ...
  • 114
  • ...
  • 115
  • 116
  • 117
  • ...
  • 118
  • ...
  • 119
  • 120
  • 121
  • ...
  • 140
تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

سرمه اندیشه

جستجو

موضوعات

  • همه
  • اخلاقی
  • اقتصادی
  • سیاسی
  • فرهنگی
  • مشاوره
  • پژوهشی

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس