سرمه اندیشه

‍ 

? نکات مهم برای شناخت روان نامزدتان

? هر چی تو بگی

اگر ورد زبان نامزدتان جمله «هر چی تو بگی، هر جور تو بخوای» است، نباید همیشه این را به حساب عشق زیاد و احترام گذاشتنش به نظر خودتان بگذارید. بی نظر بودن در همه چیز و اتکا کردن به نظر شما در هر امری، نشان دهنده شخصیت وابسته است. شخصیتی منفعل، تاثیر پذیر و ناتوان در تصمیم گیری که همیشه درباره همه چیز مردد است، بارها مسیر زندگی اش را عوض کرده و آخر سر هم هیچ کدام را به مقصد نرسانده. آنها از همه چیز می ترسند و کارهایشان را به تعویق می اندازند و از خود هیچ نظری ندارند

?روش فراگیری علم بلاغت
?اولین نکته ای که باید توجه داشته باشیم این است که علومی مثل صرف و نحو به نوعی علوم پیش نیاز برای بلاغت هستند.یعنی اگر بمعنای واقعی بخواهیم بلاغت را فرابگیریم باید صرف و نحو بلد باشیم.ابتدا به ساکن بلاغت خواندن،شاید موجب حفظ کردن یک سری مطالب شود.اما موجب یادگرفتن نخواهد شد.پس اگر میخواهید در بلاغت از لفظ فراتر رفته و واقعا بلاغت یاد بگیرید علوم پیش نیاز بخصوص نحو را باید به شکل مطلوب یادبگیرید.طلبه باید چفت و بست عبارت دستش باشد.اگر به عبارتخوانی مسلط نیست به تجزیه و ترکیب مسلط باشد.اگر این باشد نوبت به ورود به علم بلاغت میرسد.
?و اما روش فراگیری این علم:

شاید بتوان گفت بدترین روش در فراگیری این علم روش فراگیری تئوریک میباشد که فراگیر است حال آنکه فراگیری علم بلاغت مسیری جدا دارد.

در بلاغت پس از آنکه طلبه یکدوره استخوان بندی علم نحو را بلد شد و در عمل هم با مباحثه ی کاربردی بر تجزیه و ترکیب مسلط شد، میتواند وارد بر عرصه ی علم بلاغت شود. در این مرحله لازم است تحت نظر استاد،مباحثه ای مثل مباحثه ی عبارت خوانی که در نحو داشته اند شروع کنند.اما با این تفاوت که در مباحثه ی کاربردی نحو محوریت با تجزیه و ترکیب بود و اینکه نقش این کلمه چیست و نقش آن کلمه چیست.اما در مباحثه کاربردی بلاغت روی اینها توقف نمیکنند.نقش کلمه را میگویند لکن محوریت بحث با مباحث بلاغی است.مثلا طلبه یاد گرفته که رتبه ی فاعل بر رتبه مفعول مقدم است.رتبه ی مبتدا بر رتبه ی خبر مقدم است.لکن اگر خبری جلوتر از مبدا در عبارت مطرح شده بود اگر از طلبه میپرسیدیم نقش این کلمه چیست میگفت خبر مقدم و تمام.اما در مباحثه بلاغت اینجا تمام نمیشود.بلکه ادامه میدهیم که چرا این خبر مقدم شد درحالیکه رتبتا موخر است؟؟؟ چه حکمتی داشته؟؟؟

ما در  نحو میخواندیم که اگر فعل مجهول باشد نائب فاعل میگیرد.اما هیچوقت بحث نکردیم که اساسا چرا فعل را مجهول می آورند؟؟؟

در نحو ما دوجمله دیدیم: ذهب زید را خواندیم و زید ذهب را هم خواندیم.در نحو نقش اینها فرق میکرد.اما هیچ تفاوتی در معنای این دو کلمه مطرح نشد.اگر به ما میگفتند معنا کن میگفتیم زید رفت.اما آیا واقعا هیچ فرقی بین ایندو نیست؟

در قرآن هم “لااله الا الله” را خواندیم و هم “ما من اله الاالله” .اما هرگز اشاره به فرق بین ایندو نکردیم که ایا اساسا فرقی دارد یا ندارد و صرفا تفنن در عبارت است.

?دوستان؛ در سایه ی چنین بحثی است که میشود امیدی داشت که بلاغت را فهمید و از زیبایی های زبان عربی لذت برد.با کلاس رفتن و نوشتن تئوری پای تابلو و یکی دو مثال زدن و شما را بخیر و ما را بسلامت ؛کسی بلاغت یاد نمیگیرد.

?پس برای فراگیری علم بلاغت باید مسیر فراگیری نحو را کامل کرده باشیم و به تجزیه و ترکیب مسلط باشیم 

علامه حسن زاده آملی:

دهان باب ‌الله است،

صادرات و وارداتش را کنترل کنید، دهان گوش جان است،

 سعی کنید چانه‌تان را عقل بچرخاند…

?چهار عمل باعث ورود به بهشت ?
قال الإمامُ الصّادقُ(عليه السلام):أرْبَعٌ مَن أتى بواحِدَةٍ مِنهُنَّ دَخلَ الجَنّةَ
 امام صادق(عليه السلام)چهار كار است كه هر كس يكى از آنها را انجام دهد وارد بهشت مى شود
1⃣◀️ مَن سَقى هامَةً ظامِئةً ،

هر كس حيوان تشنه اى را آب دهد،
2⃣◀️ أو أشْبَعَ كَبِدا جائِعةً ،

يا شكم گرسنه اى را سير كند،
3⃣◀️ أو كَسا جِلْدَةً عارِيَةً ،

يا بدن برهنه اى را بپوشاند،
4⃣◀️ أو أعْتَقَ رَقَبةً عانِيَةً .

يا برده اسيرى را آزاد كن

       بحار الأنوار  ٧٤/٣٦٠/١

دو چیز منفعت بسیار دارد:

اخلاق نیک و جوانمردی 

دو چیز بقا ندارد: 

جوانی و قوت 

دو چیز بلا را دور‌ کند: 

صـلـۀ رحم و صدقہ 

دو چیز مقام را فزون کند:

حل مشکل دیگران و فروتنی …