گر نماز خواندن در رفع بلاها موثر است؟ پس چرا اروپايي ها وضعشان خيلي بهتر از ماست؟!
ا
در اين باره اشاره به چند نكته شايان توجه است؛
1. ارتباط و تاثيرگذاري متقابل جسم و روح و جهان مادي و معنويت به روشني قابل اثبات است و بر كسي پوشيده نيست كه نشاط روحي و شادي رواني بر شادابي جسمي اثر مثبت دارد هم چنان كه سلامتي و تندرستي بر آسايش و آرامش دروني انسان تاثيرگذار است. البته ميزان تاثيرگذاري متقابل وابسته به عوامل و موانع متعدد است.
2. نشانه نظام مندي جهان آن است كه هر رفتاري و سلسله عواملي، نتيجه خاص خودش را داشته باشد. به طور مثال اگر دانه گندم كاشته شود و مراحل داشت و رسيدگي به خوبي انجام شود برداشت محصول خوبي را نيز چه بسا به دنبال داشته باشد و در اين باره تفاوتي ميان مسلمان و غير مسلمان نيست بلكه هر كس نتيجه كار منظم يا نامنظم خود را خواهد ديد كه در فرهنگ ديني از اين نظام مندي عمومي به«مشيت عام» نام برده شده است.
بنابر دو اصل پيش گفته؛ انسان بايد بر اساس نظام مندي جهان فعاليت كند و نبايد مسلمان بودن با نماز خوان بودن بهانه شود كه كارها از مسير خودش با تخصص هاي لازم آن انجام نگيرد. اما بايد دانست عوامل شكل دهنده نظام مندي جهان، شامل عوامل مادي و عوامل معنوي مي شود و غفلت از هركدام خسارت ها و ناكامي هاي خاص خودش را به دنبال خواهد داشت. توجه به عوامل معنوي در كنار عوامل مادي از غرور و نااميدي جلوگيري مي كند و انسان را از بن بست نجات مي دهد. آيا مي توان خنثي شدن توطئه آمريكا در طبس را با تمامي تجهيزات مادي استكبار جهاني انكار كرد و عوامل معنوي را ناديده گرفت؟
آيا مي توان موفّقيّت هاي انسان هاي مومن و عالمان وارسته را با حداقل زندگي مادي انكار كرد؟! از اين لطف ويژه خداوند به بندگان خوب در اصطلاح به«مشيت خاص» و«توفيق الهي» ياد مي شود.
كساني كه مشمول لطف خاص مي شوند انتظار بيش تري نيز از آن ها هست چنان كه حضرت يونس (عليه السّلام) به دليل كم حوصلگي به سختي دريا و شكم ماهي گرفتار شد در حالي كه گناهي از او سر نزده بود. كساني كه در محيط مذهبي و خانواده مذهبي نيز رشد كرده اند انتظار بيش تري از آنان هست و اگر نماز را سبك بشمارند چه بسا گرفتاري هايي به سراغ آنان هست و اگر نماز را سبك بشمارند چه بسا گرفتاري هايي به سراغ آنان بيايد كه براي پيروان اديان ديگر چنين اتفاقي نيفتد.
در هر صورت عوامل معنوي مانند رعايت تقوا، ياد خدا و نماز نقش بسيار مهمي در آسايش زندگي طبيعي انسان دارد. خداوند مي فرمايد:«وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْري فَإِنَّ لَهُ مَعيشَةً ضَنْكا»[1]؛«و هر كس از ياد من روى گردان شود، زندگى(سخت و) تنگى خواهد داشت» و در مقابل اگر مردم به دين داري و نماز روي بياورد اين عمل آن ها موجب نزول بركات دنيوي بر آن ها خواهد شد همان گونه كه خداوند متعال فرموده است:«وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَيْهِمْ بَرَكاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْض»[2]؛«و اگر اهل شهرها و آبادي ها، ايمان مى آوردند و تقوا پيشه مى كردند، بركات آسمان و زمين را بر آن ها مى گشوديم»
البته آثار متعددي كه براي عبادتي مانند نماز در روايات بيان شده به اين معنا نيست كه لزوما همه آن ها با هم در يك فرد ظهور مي يابد بلكه ممكن است در هر فردي متناسب با شرايط روحي و جسمي او برخي در آن ها تحقق يابد و يا در فردي كه آمادگي و زمينه كامل دارد همه آن ها محقق شود.
هم چنين، آثار مادي و معنوي فراواني كه در آيات و روايات براي نماز بيان شده مشروط به وجود شرايطي مثل اخلاص و توجه و حضور در نماز و مانند آن مي باشد و علاوه بر آن بايد موانع موجود بر سر راه تحقق اين آثار نيز بر طرف گردد. مثلا اگر انسان نماز شب بخواند ولي از گناهان پرهيز نداشته باشد و يا نسبت به والدينش رعايت احترام را نكند و به حق الناس بي توجه باشد، بدون شك اين آثار زمينه تحقق و تبلور پيدا نمي كند.
بنا بر آن چه گفته شد نماز و عبادت، بركات متعددي در زندگي انسان دارد كه در جوامع توسعه نيافته با اين همه مشكلات، زندگي تحمل پذير شده است و اگر در جوامع توسعه يافته نيز نماز و عبادت نهادينه شود به طور بديهي موفقيت هاي آنان بيش تر خواهد بود در غير اين صورت اگر چه ظاهر زندگي شان رفاه مند باشد ولي آرايش پايدار و معنوي نخواهند داشت. چنان چه مصرف بالاي داروهاي ضد افسردگي و آرامش بخش در آن كشورها دليل روشني بر اين واقعيت است.
در پايان نبايد فراموش كنيم كه پيشرفت اغلب كشورهاي غربي بر پايه چپاول ثروت هاي طبيعي و استعدادهاي كشورهاي جهان سوم صورت پذيرفته است و اين امر هر چند ممكن است در يك بازه زماني موجب رفاه در اين كشورها گردد، اما با بيدار شدن ملت ها و ايستادگي آن ها در برابر مستكبرين و قطع شدن دست ابرقدرت ها از اين منابع باد آورده از چهره واقعي اين كشورها پرده بر خواهد داشت.
كما اين كه استقلال طلبي برخي از كشورهاي اسلامي در سال هاي اخير و كوتاه شدن دست استكبار از منابع طبيعي آن ها به مرور چهره واقعي و نابسامان كشورهاي اروپايي نمايان شده و مردم اروپا را با تصميماتي هم چون رياضت اقتصادي مواجه نموده است؛ و تجمعات اعتراض آميز كشورهاي اروپايي و آمريكايي در قالب جنبش هاي وال استريت و جنبش 99 درصدي مي باشد بهترين گواه بر اين مطلب مي باشد.
پي نوشت :
[1]- طه (20)، آيه 124
[2]- أعراف (7)، آيه 96
كتاب پرسش ها و پاسخ هاي نماز، سيد حسن موسوي (مركز تخصصي نماز)