سرمه اندیشه

  • خانه 
  • عمومی  

پژوهشی در جایگاه و موقعیت زن قرآنی در سه حوزه طلایی

23 خرداد 1396 توسط زهرا كرمي
پژوهشی در جایگاه و موقعیت زن قرآنی در سه حوزه طلایی

به راستی اگر بخواهیم فاکتورهای قرآنی زن مسلمان و شایسته را در نظام اسلامی مورد بررسی و دقت قرار دهیم می بایست جایگاه و مسئولیت او را در سه حوزه ارتباط با خدا، ارتباط با خانواده و ارتباط با اجتماع مورد بررسی قرار دهیم. در چنین نگاه جامع و عامی است که جایگاه شایسته قرآنی او هویدا و مشخص می شود.
ویژگی زن شایسته در حوزه ارتباط با خدا
یک ارتباط زلال با خدا
در نظام ارزشی اسلام، جایگاه و ارزش زنان از روی رنگ و لعاب های دنیوی و لباس های فاخر و مجلسی مشخص نمی شود، بلکه رنگی دیگر است که به وجود زنان ارزش و غنای آسمانی و عرشی می بخشد، رنگی که به انسان هویت الهی می دهد و فرصت ارتباط و همنشینی با معبود را فراهم می کند. زن در آینه قرآن کریم زمانی می تواند جایگاه شایسته خود را پیدا کند که رابطه معنوی خود را با خدای خود تقویت کرده باشد، خدای متعال در قرآن کریم این ویژگی فاخر زنان شایسته را این چنین بر می شمرد: «وَ الذَّاكِرینَ اللَّهَ كَثیراً وَ الذَّاكِراتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ مَغْفِرَةً وَ أَجْراً عَظیماً؛[احزاب، آیه35] و مردان و زنانى كه خداى را بسیار یاد مى كنند، خداوند براى آنان آمرزش و مزدى بزرگ آماده كرده است.»
صالحان و درستكاران، و آنها كسانى هستند كه خاضع و متعهد در برابر نظام خانواده می باشند و نه تنها در حضور شوهر بلكه در غیاب او،"حفظ الغیب” می كنند، یعنى مرتكب خیانت چه از نظر مال و چه از نظر ناموس و چه از نظر حفظ شخصیت شوهر و اسرار خانواده در غیاب او نمی ‏شوند، و در برابر حقوقى كه خداوند براى آنها قائل شده و با جمله” بِما حَفِظَ اللَّهُ” به آن اشاره گردیده وظائف و مسئولیت هاى خود را به خوبى انجام می ‏دهند
در فرهنگ قرآن ارتباط و ایمان به خدای متعال از چنان اهمیتی برخوردار است که کنیز مؤمن از زن آزاد مشرک برتر معرفی شده است، چرا که ارزش در نظام اسلامی چیزی فراتر از محاسبات و ملاک های مادی است. «وَ لَأَمَةٌ مُؤْمِنَةٌ خَیْرٌ مِنْ مُشْرِكَةٍ وَ لَوْ أَعْجَبَتْكُم؛[بقره، آیه221] كنیز با ایمان، از زن آزاد بت‏پرست، بهتر است هر چند (زیبایى، یا ثروت، یا موقعیت او) شما را به شگفتى آورد.»
⁠ویژگی زن شایسته در حوزه خانواده
1). زن سکاندار تربیت فرزندان
جایگاه زن در حوزه خانواده جایگاه ممتاز و اثر بخشی است. اهمیت این موضوع به گونه ای است که اگر زن به خوبی نتواند خود را به ویژگی و شاخص های قرآنی زیبنده کند، چه بسا خانواده از مسیر تعالی و بالندگی باز خواهد ایستاد. زمانی که زن در خانواده نقش مادر را ایفا می کند، سکان دار اصلی تربیت فرزندان را برعهده دارد، چرا که بیشترین ارتباط را با اعضای خانواده بر دوش وی است. به همین جهت در مرتبه اول می بایست پایبندی به اصول و ارزش های اسلامی را تقویت کند و در مرتبه بعد زیرمجموعه خود را مورد توجه قرار دهد: «قُوا أَنْفُسَكُمْ وَ أَهْلیكُمْ ناراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ[تحریم، آیه6] خود و خانواده خویش را از آتشى كه هیزم آن انسان ها و سنگ هاست نگه دارید.»
2). برائت از کارهای غیر اخلاقی شوهر فاسد
امروزه یکی از مشکلات پیشروی بعضی از زنان متأهل، مواجه شدن با شوهران غیر متعهد به آموزه های اسلامی است. کم نیستند زنانی که بعد از ازدواج متوجه می شوند که مردانشان هیچ گونه تعهدی به موازین دینی و اسلامی ندارند، در این چنین فضایی زنان نمونه و قرآنی از اوامر و خواسته های ضد دینی که با موازین اسلامی در تضاد است، اعلام برائت می جویند و پا را از حدود الهی فراتر نمی نهند. این ویژگی قرآنی به خوبی در زندگی آسیه همسر فرعون تجسم یافته است که حضرت باری تعالی او را این چنین به جامعه اسلامی معرفی می نماید: «وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذینَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ إِذْ قالَتْ رَبِّ ابْنِ لی‏ عِنْدَكَ بَیْتاً فِی الْجَنَّةِ وَ نَجِّنی‏ مِنْ فِرْعَوْنَ وَ عَمَلِهِ وَ نَجِّنی‏ مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمینَ؛[تحریم، آیه11] و خداوند براى مؤمنان، به همسر فرعون مثَل زده است، در آن هنگام كه گفت: «پروردگارا! خانه‏اى براى من نزد خودت در بهشت بساز، و مرا از فرعون و كار او نجات ده و مرا از گروه ستمگران رهایى بخش!.»
3). زنان قرآنی، متواضع و راز دار شوهرند
«فَالصَّالِحاتُ قانِتاتٌ حافِظاتٌ لِلْغَیْبِ بِما حَفِظَ اللَّهُ؛[نساء، آیه34] پس زنان نیك و شایسته [خداى و شوهران خود را] فرمانبردارند و [عفّت خویش و حق شوهران را] در حال غیبت [آنان‏] به نگاهداشت [حقوقى كه‏] خدا [براى آنان قرار داده است‏] نگهدارنده‏اند.»
محققان تفسیر نمونه در ذیل این آیه شریف این چنین بیان داشته اند: «صالحان و درستكاران، و آنها كسانى هستند كه خاضع و متعهد در برابر نظام خانواده می باشند و نه تنها در حضور شوهر بلكه در غیاب او، “حفظ الغیب” می كنند، یعنى مرتكب خیانت چه از نظر مال و چه از نظر ناموس و چه از نظر حفظ شخصیت شوهر و اسرار خانواده در غیاب او نمی ‏شوند، و در برابر حقوقى كه خداوند براى آنها قائل شده و با جمله “بِما حَفِظَ اللَّهُ” به آن اشاره گردیده وظائف و مسئولیت هاى خود را به خوبى انجام می ‏دهند.»[2]
در فرهنگ قرآن ارتباط و ایمان به خدای متعال از چنان اهمیتی برخوردار است که کنیز مؤمن از زن آزاد مشرک برتر معرفی شده است، چرا که ارزش در نظام اسلامی چیزی فراتر از محاسبات و ملاک های مادی است. «وَ لَأَمَةٌ مُؤْمِنَةٌ خَیْرٌ مِنْ مُشْرِكَةٍ وَ لَوْ أَعْجَبَتْكُم؛[بقره، آیه221] كنیز با ایمان، از زن آزاد بت‏پرست، بهتر است هر چند (زیبایى، یا ثروت، یا موقعیت او) شما را به شگفتى آورد.»
ویژگی زن شایسته در حوزه ارتباط اجتماعی
زنان شایسته در نگاه قرآنی دارای ویژگی های فراوانی هستند که در این نوشتار بیان همه آنها مقدور نبوده و به پاره ای از آنها تیتر وار اشاره می کنیم.
1). حافظ حریم حیا و عفاف در ارتباط اجتماعی:
حیا همچون پرده عصمت و پاکی است که به انسان اجازه آلودگی و گرفتار شدن در دام پلیدی را نمی دهد، در اندیشه قرآنی یکی از ویژگی های زنان نمونه در ارتباطات اجتماعی حیا و پاکدامنی است، که نمونه ی آن در دختران حضرت شعیب تجلی یافته است: «فَجاءَتْهُ إِحْداهُما تَمْشی‏ عَلَى اسْتِحْیاء؛[قصص، آیه25] ناگهان یكى از آن دو (زن) به سراغ او آمد در حالى كه با نهایت حیا گام برمی ‏داشت.»
2). پرهیز از عشوه گری در ارتباطات اجتماعی
یکی از راه های نفوذ فرهنگی که کشورهای استعماری از دیر باز از آن استفاده کرده اند، استفاده ابزاری از زنان و کشاندن ایشان به بازار عشوه گری و خودنمایی و تبرج بوده است. اگر زنان در جامعه به تبرج و خودنمایی روی آورند به یقین پایه های اخلاقی آن جامعه رو به تباهی و نیستی خواهد گرایید خطر بزرگی که تبعات جبران ناپذیری برای جامعه در پی خواهد داشت. به همین جهت خدای متعال زنان را از این رویه نامناسب برحذر داشته است. «وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِیَّةِ الْأُولى؛[احزاب، آیه33] و همچون دوران جاهلیّت نخستین (در میان مردم) ظاهر نشوید.»
3). حفظ حجاب اسلامی در جامعه
«وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ یَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا یُبْدینَ زینَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى‏ جُیُوبِهِنَّ وَ لا یُبْدینَ زینَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِن»[نور، آیه31]
سخن آخر
در اندیشه اسلامی زن میتواند تجلی اسم جلال و جمال الهی باشد، که از جهت زیبایی هایش، مظهر جمال حق و از جهت دور بودن از دسترس نامحرمان مظهر جلال الهی باشد.[3]
پی نوشت ها:
[1]. نهج الفصاحه ص472 ح 1520.
[2]. تفسیر نمونه، ج‏3، ص371.
[3]. اصغر طاهر زاده،زن آن گونه که باید باشد، ص46.

 نظر دهید »

تقلید کور کورانه ممنوع

23 خرداد 1396 توسط زهرا كرمي
تقلید کور کورانه ممنوع

دین اسلام، دین اندیشه و تفکر است از این‌رو هر مکلفی باید اعتقادات خویش را بر اساس تحقیق و بررسی به دست آورد، به همین خاطر خداوند متعال در آیات متعددی از قرآن از تبعیت بدون تعقل انتقاد می‌کند و مردم را به تفکر کردن می‌خواند، به عنوان نمونه می‌توان به این آیه اشاره کرد که خداوند متعال می‌فرماید: «وَ إِذا قیلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا ما أَنْزَلَ اللَّهُ قالُوا بَلْ نَتَّبِعُ ما أَلْفَیْنا عَلَیْهِ آباءَنا أَ وَ لَوْ كانَ آباؤُهُمْ لا یَعْقِلُونَ شَیْئاً وَ لا یَهْتَدُون‏[بقره/170] آیا اگر پدران آنها، چیزى نمى‏فهمیدند و هدایت نمى‏یافتند باز هم باید از آنها پیروى كنند.»
با توجه به این نکات، .[تسنیم،ج5،ص307]

 نظر دهید »

یاد مرگ

23 خرداد 1396 توسط زهرا كرمي
یاد مرگ

حقیقت دنیا؛ حقیقت راه
روبرو شدن با حقیقت این دنیا باعث می شود که از مسیری که در مقابل ما قرار دارد غافل نشویم و درست گام برداریم. حقیقت این دنیا این است که فانی است و دائمی نیست. قرآن می فرماید: كُلُّ مَنْ عَلَیْها فانٍ‏؛ هر چه بر [زمین‏] است فانى ‏شونده است. (الرحمن؛ 26)
در مقابل این حقیقت دنیا، راهی نیز در مقابل ما قرار دارد که باید آن را طیّ کنیم. این راه، راه بندگی است که فرمود: وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُونِ؛ و جنّ و انس را نیافریدم جز براى آنكه مرا بپرستند. (ذاریات؛ 56) یکی از ملزومات اصلی حرکت در مسیر بندگی خدا، فراموش نکردن خداوند و برنامه موکول شده به ما از طرف اوست. اگر غفلت کنیم، غافلگیر می شویم و ناگهان مرگ، بین ما و این هدف بزرگ (بندگی خدا)، جدایی می اندازد. به همین سبب، یکی از عوامل بیداری و عدم غفلت، یادآوری مرگ است. این یادآوری، آثار مفیدی دارد که در ادامه به آن اشاره می کنیم.
وقتی انسان در جمع اقوام و آشنایان در حال لذّت بردن از این دورهم بودن هاست، یاد مرگ به دو شکل، اثر مفید خود را نشان می دهد. اوّل اینکه؛ انسان می فهمد که این جمع های خانوادگی، دائمی نیست؛ پس باید قدر آنها را دانست و در تعمیق و مداومت این ارتباط ها کوشید و با کدورت های بیجا آن را از بین نبرد. دوم اینکه؛ نباید این زیبایی ها را به زشتی گناه و غفلت از یاد خدا آلوده ساخت. پس یاد مرگ، هم باعث دوام و صمیمیّت بیشتر با اقوام می شود و هم دید و بازدیدها را از گناه دور می کند.
تنظیم کننده لذّت ها
دنیا، مملوّ از زینت ها و لذّت هایی است که اگر نبودند، هیچ کسی حاضر به تحمّل سختی ها و محدودیّت های آن نبود. قرآن کریم در این باره می فرماید: وَ ما أُوتیتُمْ مِنْ شَیْ‏ءٍ فَمَتاعُ الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ زینَتُها وَ ما عِنْدَ اللَّهِ خَیْرٌ وَ أَبْقى‏ أَ فَلا تَعْقِلُون‏؛ و هر آنچه به شما داده شده است، كالاى زندگى دنیا و زیور آن است، و[لى‏] آنچه پیش خداست بهتر و پایدارتر است؛ مگر نمى‏اندیشید؟ (قصص؛ 60) برای اینکه این زینت ها و زیبایی ها چشم انسان را پر نکرده و از وظیفه خود غافل نسازد، به چیزی نیاز است که کمی از این لذّت ها بکاهد و مانع از مستی و بی خبری شود. آن اکسیر، یاد مرگ است. اگر انسان به یاد نَفَس آخر خود در این دنیا باشد، هیچ گاه، آنچنان سرگرم این دنیا نمی شود که از وظیفه اصلی خود غافل بماند.
پیامبر گرامی اسلام (صلّی الله علیه و آله) بر گروهی گذشت كه در آن صداى خنده بلند بود، پس فرمودند: شُوبُوا مَجلِسَكُم بذِكرِ مُكَدِّرِ اللَّذّاتِ. قالوا : و ما مُكَدِّرُ اللَّذّاتِ؟ قالَ: المَوتُ؛ انجمن خود را با یاد مكدّر كننده خوشى ها بیامیزید. عرض كردند: مكدّر كننده خوشى ها چیست؟ فرمود: مرگ. (تنبیه الخواطر : 1/268) یاد مرگ باعث می شود که انسان بر نفسِ سیری ناپذیر خود، لجامی بزند و بتواند نفس خود را از فرورفتن در گرداب آرزوهای بی پایان دنیایی برهاند و به سوی قرب الهی به حرکت و تلاش وادار نماید. کنترل خود و رفتار و کردار، تحفه ای است که یاد مرگ به همراه خود می آورد!
عذاب در غفلت
با سیری در آیات قرآن کریم در می یابیم که بسیاری از عذاب های الهی بر اقوام گذشته، در هنگامی بر آنها وارد شده است که در حال لذّت بردن از دنیا و غفلت از خدا بودند. یعنی درست همان موقعی که اصلاً به فکر مرگ خودشان نبودند، مرگ آنها را ربود. مثل اینکه در مورد غرق کردن قوم بنی اسرائیل می فرماید: فَانْتَقَمْنا مِنْهُمْ فَأَغْرَقْناهُمْ فِی الْیَمِّ بِأَنَّهُمْ كَذَّبُوا بِآیاتِنا وَ كانُوا عَنْها غافِلین‏؛ سرانجام از آنان انتقام گرفتیم و در دریا غرقشان ساختیم، چرا كه آیات ما را تكذیب كردند و از آنها غافل بودند. (اعراف؛ 136) و این، بزرگترین عذاب است که انسان در حالتی که در نهایت دوری از خدا و یاد خداست، از دنیا برود. پس نباید در هنگام خوشی ها و اعیاد، مصداق این آیه شریفه باشیم که فرمود: یَعْلَمُونَ ظاهِراً مِنَ الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ هُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غافِلُونَ؛ از زندگى دنیا، ظاهرى را مى ‏شناسند، و حال آنكه از آخرت غافلند. (روم؛ 7)
اثر یاد مرگ در مهمانی ها
از آنجا که لذّت هایی در محافل ایام عید است که شاید کمتر در بقیه سال اتّفاق بیفتد؛ لذا امکان غفلت از یاد خدا بیشتر است. امام علی (علیه السلام) می فرمایند: اُذكُروا هادِمَ اللَّذّاتِ، و مُنَغِّصَ الشَّهَواتِ، و داعیَ الشَّتاتِ، اذكُروا مُفَرِّقَ الجَماعاتِ، و مُباعِدَ الاُمنیاتِ، و مُدنِیَ المَنِیّاتِ، و المُؤْذِنَ بالبَینِ و الشَّتاتِ؛ به یاد آورید آن بر هم زننده خوشى ها و منغّص كننده عیش ها و دعوتگر پراكندگى را! یاد كنید آن از هم پاشنده انجمن ها و دور كننده آرزوها و نزدیك كننده مرگ ها و اعلام كننده جدایى و پراكندگى را. (غرر الحكم؛ 2575) طبق این روایت، وقتی انسان در جمع اقوام و آشنایان در حال لذّت بردن از این دورهم بودن هاست، یاد مرگ به دو شکل، اثر مفید خود را نشان می دهد. اوّل اینکه؛ انسان می فهمد که این جمع های خانوادگی، دائمی نیست؛ پس باید قدر آنها را دانست و در تعمیق و مداومت این ارتباط ها کوشید و با کدورت های بیجا آن را از بین نبرد. دوم اینکه؛ نباید این زیبایی ها را به زشتی گناه و غفلت از یاد خدا آلوده ساخت. پس یاد مرگ، هم باعث دوام و صمیمیّت بیشتر با اقوام می شود و هم دید و بازدیدها را از گناه دور می کند.
یکی از ملزومات اصلی حرکت در مسیر بندگی خدا، فراموش نکردن خداوند و برنامه موکول شده به ما از طرف اوست. اگر غفلت کنیم، غافلگیر می شویم و ناگهان مرگ، بین ما و این هدف بزرگ (بندگی خدا)، جدایی می اندازد. به همین سبب، یکی از عوامل بیداری و عدم غفلت، یادآوری مرگ است.
غفلت از هشیار
غفلت از مرگ و فراموشی یاد مرگ، نه تنها باعث دور شدن مرگ نمی شود؛ بلکه هر لحظه انسان در هر شرایطی به مرگ و آخر عمرش نزدیک می شود. امام علی (علیه السلام) می فرمایند: نَفَس المَرءِ خُطاهُ إلى أجَلِهِ؛ نَفَس هاى آدمى، گام هاى او به سوى مرگ است. (نهج البلاغه (صبحی صالح) ص 480، حکمت 74) پس، غفلت ما به معنای رها کردن میدانی است که رقیب آن همیشه حاضر است. امیرالمؤمنین (علیه السلام) می فرمایند: اُوصیكُم بذِكرِ المَوتِ و إقلالِ الغَفلَةِ عنهُ، و كیفَ غَفلَتُكُم عمّا لَیس یُغفِلُكُم، و طَمَعُكُم فیمَن لَیس یُمهِلُكُم؟! فكفَى واعِظا بمَوتى عایَنتُموهُ ؛ شما را سفارش مى كنم كه به یاد مرگ باشید و از آن كمتر غفلت ورزید. چگونه از چیزى غافلید كه او از شما غافل نیست و چگونه به كسى چشم طمع دوخته اید كه به شما مهلت نمى دهد! مردگانى كه مشاهده كرده اید خود واعظانى هستند كه شما را از هر واعظى بى نیاز مى كنند. (نهج البلاغة: خطبة 188) غفلت از حقیقتی که هر لحظه امکان وقوعش وجود دارد، حماقت است.

 نظر دهید »

زندگی به سبک امام سجاد علیه السلام

23 خرداد 1396 توسط زهرا كرمي
زندگی به سبک امام سجاد علیه السلام

معیار سبک زندگی
اما نکته قابل توجه این است که در میان این همه تنوع، کدام سبک از زندگی را باید انتخاب کرد؟ سبک زندگی مدرن؟ سبک زندگی ایرانی؟ سبک زندگی غربی؟ سبک زندگی صوفیانه؟ یا…. کدامیک؟
من به عنوان یک مسلمان و یک فرد ایمانی باید ملاک و معیار را در میان متون و آموزه های دینی خود جست و جو کنم. زمانی که به قرآنِ عظیم الشان مراجعه می‌کنم می بینم که قرآن به صراحتِ تمام می فرماید: «هدف از خلقت و آفرینش جن و انس، بندگی است»(ذاریات:56) پیامی که از این آیه دریافت می‌شود این است که هر چه انسان بیشتر خود را در مسیر بندگی قرار دهد، به هدف خلقت نزدیکتر شده است. لذا باید سبکی از زندگی را انتخاب کند، که بندگی خدا در آن اولویت داشته باشد. و چنین سبکی را فقط و فقط در زندگی ائمه اطهار می‌توان یافت که الگو و تجسم بندگی در آن امام سجاد علیه السلام است.
بندگی، فصل الخطاب زندگی امام سجاد علیه السلام
امام باقر (علیه السلام) می فرماید: پدرم هرگز یاد نکرد نعمتی را، مگر آن که برای شکر آن نعمت به سجده افتاد، و آیه‌ای از کتاب خدا که در آن سجده باشد را نخواند ، مگر آن که سجده می‌کرد، و هرگاه حق تعالی از او بدی دفع می‌کرد که از آن در بیم بود، یا مکرِ مکر کننده‌ای را از او می‌گردانید، سجده می‌کرد و هرگاه توفیق می‌یافت که میان دو نفر را اصلاح کند، برای شکر آن سجده می‌کرد و اثر سجده در جمیع مواضع سجود آن حضرت بود و به این سبب آن حضرت را «سجّاد» می گفتند.(منتهی الآمال، ج2) این روایت گویای این نکته است که بندگی در طول زندگی، فصل الخطاب است و همه امور باید به آن پایان پذیرد. به همین دلیل است که لحظه‌ای از شکرگزاری غفلت نمی کند و کارها را با آن زینت می بخشد.
امام می فرمایند: «شیعیان ما از راه عبادت شناخته می شوند، آنان اهل تسبیح و ذكرند حتی آن‌گاه كه دیگران ساكتند، و نمازگزارند آن‌گاه كه دیگران در خوابند، و از درون محزونند (دلخوش به دنیا نیستند) آن گاه كه دیگران بر اثر سرگرمی به دنیا فرحناكند، شیعیان با زهد شناخته می شوند، گفتارشان رحمت است و شغل و كردار آنان جنَّت است
بازگشت به بندگی، راه رسیدن به آرامشِ حقیقی
امام زین العابدین (علیه السلام) به دنبال آرامشی حقیقی است و آن را در بازگشت به آغوش پر مهر و عطوفت خدا جستجو می کند؛ همانند نوزادی که هیچ مکانی برای او ایمن‌تر و مطمئن‌تر از آغوش مادر نیست. حضرت در مناجات العارفین از پروردگار می‌خواهد در زمره کسانی قرار گیرد که با بازگشت به سوی خدا، آرام می گیرند. همان گوهر آرامشی که خدا آن را در صدفِ یادِ خود قرار داده است. حضرت می فرماید: «خدایا ما را از کسانی قرار ده که درختان شوق در سینه های آنها جای گرفته… و قلب های آنها با بازگشت به پروردگار آرامش یافته است».
به راستی اگر انسان در همه شئون زندگی از رفتار و کردار و گفتار، رنگ الهی را برگزیند، یقیناً معنای حقیقی زندگی را درک خواهد کرد و طعم خوشایند آرامش را خواهد چشید. مسأله‌ای که خلاء آن در بسیاری از زندگی های پردغدغه و نا آرام امروزی احساس می شود.
دست نیاز را فقط باید به سوی معبود دراز کرد
سبک زندگی امام سرشار از بزرگ منشی و توجه به کرامات انسانیست. ایشان روا نمی‌دارند که انسان در برابر انسانی همانند خود دست نیاز دراز کند و از نیازمندی همچون خود، درخواست کند و تَن به ذلت دهد. حضرت می فرمایند: من بدون هیچ پیرایه، و خالی از هر گونه شائبه، مخلصانه و با تمام وجودم به درگاه تو (خدا) پیوسته ام و از هر کس که به تو محتاج است روگردانیده ام و درخواست خود را هرگز متوجه کسانی که خود به احسان تو نیاز دارند، ننموده ام؛ زیرا دانستم، نیاز را از نیازمندان خواستن، سفاهت عقل و گمراهی خرد است (صحیفه سجادیه، نیایش 28). فقط توجه به همین یک فراز از نوعِ بینش امام و شکل دادن سبک زندگی بر طبق آن بسیاری از مشکلات انسان های عصر حاضر، بویژه مومنان را حل خواهد کرد و نقطه عطفی را در زندگی انسان ایجاد خواهد کرد.
حضرت در مناجات العارفین از پروردگار می‌خواهد در زمره کسانی قرار گیرد که با بازگشت به سوی خدا، آرام می گیرند. همان گوهر آرامشی که خدا آن را در صدفِ یادِ خود قرار داده است
سبک زندگی شیعیان امام سجاد علیه السلام
سبک زندگی هر گروهی را از روی رفتار، کردار و منشی که در زندگی بکار می گیرند، می‌توان تشخیص داد. حال اگر قرار باشد با سبک زندگی شیعیان امام سجاد علیه السلام آشنا شویم، باید به سخن امام درباره نشانه های شیعیان گوش فرا دهیم. حضرت می فرمایند: «شیعیان ما از راه عبادت شناخته می شوند، آنان اهل تسبیح و ذكرند حتی آن‌گاه كه دیگران ساكتند، و نمازگزارند آن‌گاه كه دیگران در خوابند، و از درون محزونند (دلخوش به دنیا نیستند) آن گاه كه دیگران بر اثر سرگرمی به دنیا فرحناكند، شیعیان با زهد شناخته می شوند، گفتارشان رحمت است و شغل و كردار آنان جنَّت است.» (نور الثقلین، ج3، ص94) و خلاصه این که شیعیان حقیقی به معنای واقعی کلمه بنده خدا هستند.
کلام آخر
امام چهارم بر اساس آیه قرآن، خدا محوری را سر لوحه و فصل الخطاب زندگی خود قرار می‌دهد و در حقیقت زندگی را عین بندگی تفسیر می کند. زندگی اگر بر اساس عبودیت پایگذاری شد زندگی حقیقی و جاودان خواهد بود و الا چیزی جز جهل و غفلت و حسرت چیزی نصیب انسان نخواهد شد.

 نظر دهید »

هدف آفرینش

23 خرداد 1396 توسط زهرا كرمي
هدف آفرینش

در آیات مختلف قرآن، به هدف آفرینش انسان یا مجموعه جهان هستى اشاراتى شده است كه در بدوِ امر ممكن است مختلف به نظر برسد، ولى با دقت مى‏ بینیم همه به یك حقیقت باز مى‏ گردد.
بخش قرآن تبیان

هدف از آفرینش
الف - عبادت و بندگى؛ «و ما خلقت الجنّ و الإنس إلاّ لیعبدون» (ذاریات،56)
ب - علم و آگاهى از صفات خداوند؛ «اللّه الّذى خلق سبع سموات و من الأرض مثلهنّ یتنزّل الأمر بینهنّ لتعلموا أنّ اللّه على كلّ شى‏ء قدیر». (طلاق،12)
ج - آزمایش بشر؛ «و هو الّذى خلق السّموات و الأرض فى ستّة أیّام و كان عرشه على الماء لیبلوكم أیّكم أحسن عملاً». (هود،7)
د - رحمت الهى؛ «ولِذلك خلقهم…». (هود،119)
كمى دقت در این آیات نشان مى‏دهد كه بعضى مقدمه براى بعضى دیگر است. آگاهى و معرفت، مقدمه‏اى براى آزمون و تربیت بشر و آن هم مقدمه‏اى براى بهره‏گیرى از رحمت خداوند است. (نمونه، ج 24،ص263)
«و هو الّذى خلق السّموات و الأرض … لیبلوكم أیّكم أحسن عملاً» (هود،7)

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 43
  • 44
  • 45
  • ...
  • 46
  • ...
  • 47
  • 48
  • 49
  • ...
  • 50
  • ...
  • 51
  • 52
  • 53
  • ...
  • 140
تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

سرمه اندیشه

جستجو

موضوعات

  • همه
  • اخلاقی
  • اقتصادی
  • سیاسی
  • فرهنگی
  • مشاوره
  • پژوهشی

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس