یاد مرگ
حقیقت دنیا؛ حقیقت راه
روبرو شدن با حقیقت این دنیا باعث می شود که از مسیری که در مقابل ما قرار دارد غافل نشویم و درست گام برداریم. حقیقت این دنیا این است که فانی است و دائمی نیست. قرآن می فرماید: كُلُّ مَنْ عَلَیْها فانٍ؛ هر چه بر [زمین] است فانى شونده است. (الرحمن؛ 26)
در مقابل این حقیقت دنیا، راهی نیز در مقابل ما قرار دارد که باید آن را طیّ کنیم. این راه، راه بندگی است که فرمود: وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُونِ؛ و جنّ و انس را نیافریدم جز براى آنكه مرا بپرستند. (ذاریات؛ 56) یکی از ملزومات اصلی حرکت در مسیر بندگی خدا، فراموش نکردن خداوند و برنامه موکول شده به ما از طرف اوست. اگر غفلت کنیم، غافلگیر می شویم و ناگهان مرگ، بین ما و این هدف بزرگ (بندگی خدا)، جدایی می اندازد. به همین سبب، یکی از عوامل بیداری و عدم غفلت، یادآوری مرگ است. این یادآوری، آثار مفیدی دارد که در ادامه به آن اشاره می کنیم.
وقتی انسان در جمع اقوام و آشنایان در حال لذّت بردن از این دورهم بودن هاست، یاد مرگ به دو شکل، اثر مفید خود را نشان می دهد. اوّل اینکه؛ انسان می فهمد که این جمع های خانوادگی، دائمی نیست؛ پس باید قدر آنها را دانست و در تعمیق و مداومت این ارتباط ها کوشید و با کدورت های بیجا آن را از بین نبرد. دوم اینکه؛ نباید این زیبایی ها را به زشتی گناه و غفلت از یاد خدا آلوده ساخت. پس یاد مرگ، هم باعث دوام و صمیمیّت بیشتر با اقوام می شود و هم دید و بازدیدها را از گناه دور می کند.
تنظیم کننده لذّت ها
دنیا، مملوّ از زینت ها و لذّت هایی است که اگر نبودند، هیچ کسی حاضر به تحمّل سختی ها و محدودیّت های آن نبود. قرآن کریم در این باره می فرماید: وَ ما أُوتیتُمْ مِنْ شَیْءٍ فَمَتاعُ الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ زینَتُها وَ ما عِنْدَ اللَّهِ خَیْرٌ وَ أَبْقى أَ فَلا تَعْقِلُون؛ و هر آنچه به شما داده شده است، كالاى زندگى دنیا و زیور آن است، و[لى] آنچه پیش خداست بهتر و پایدارتر است؛ مگر نمىاندیشید؟ (قصص؛ 60) برای اینکه این زینت ها و زیبایی ها چشم انسان را پر نکرده و از وظیفه خود غافل نسازد، به چیزی نیاز است که کمی از این لذّت ها بکاهد و مانع از مستی و بی خبری شود. آن اکسیر، یاد مرگ است. اگر انسان به یاد نَفَس آخر خود در این دنیا باشد، هیچ گاه، آنچنان سرگرم این دنیا نمی شود که از وظیفه اصلی خود غافل بماند.
پیامبر گرامی اسلام (صلّی الله علیه و آله) بر گروهی گذشت كه در آن صداى خنده بلند بود، پس فرمودند: شُوبُوا مَجلِسَكُم بذِكرِ مُكَدِّرِ اللَّذّاتِ. قالوا : و ما مُكَدِّرُ اللَّذّاتِ؟ قالَ: المَوتُ؛ انجمن خود را با یاد مكدّر كننده خوشى ها بیامیزید. عرض كردند: مكدّر كننده خوشى ها چیست؟ فرمود: مرگ. (تنبیه الخواطر : 1/268) یاد مرگ باعث می شود که انسان بر نفسِ سیری ناپذیر خود، لجامی بزند و بتواند نفس خود را از فرورفتن در گرداب آرزوهای بی پایان دنیایی برهاند و به سوی قرب الهی به حرکت و تلاش وادار نماید. کنترل خود و رفتار و کردار، تحفه ای است که یاد مرگ به همراه خود می آورد!
عذاب در غفلت
با سیری در آیات قرآن کریم در می یابیم که بسیاری از عذاب های الهی بر اقوام گذشته، در هنگامی بر آنها وارد شده است که در حال لذّت بردن از دنیا و غفلت از خدا بودند. یعنی درست همان موقعی که اصلاً به فکر مرگ خودشان نبودند، مرگ آنها را ربود. مثل اینکه در مورد غرق کردن قوم بنی اسرائیل می فرماید: فَانْتَقَمْنا مِنْهُمْ فَأَغْرَقْناهُمْ فِی الْیَمِّ بِأَنَّهُمْ كَذَّبُوا بِآیاتِنا وَ كانُوا عَنْها غافِلین؛ سرانجام از آنان انتقام گرفتیم و در دریا غرقشان ساختیم، چرا كه آیات ما را تكذیب كردند و از آنها غافل بودند. (اعراف؛ 136) و این، بزرگترین عذاب است که انسان در حالتی که در نهایت دوری از خدا و یاد خداست، از دنیا برود. پس نباید در هنگام خوشی ها و اعیاد، مصداق این آیه شریفه باشیم که فرمود: یَعْلَمُونَ ظاهِراً مِنَ الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ هُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غافِلُونَ؛ از زندگى دنیا، ظاهرى را مى شناسند، و حال آنكه از آخرت غافلند. (روم؛ 7)
اثر یاد مرگ در مهمانی ها
از آنجا که لذّت هایی در محافل ایام عید است که شاید کمتر در بقیه سال اتّفاق بیفتد؛ لذا امکان غفلت از یاد خدا بیشتر است. امام علی (علیه السلام) می فرمایند: اُذكُروا هادِمَ اللَّذّاتِ، و مُنَغِّصَ الشَّهَواتِ، و داعیَ الشَّتاتِ، اذكُروا مُفَرِّقَ الجَماعاتِ، و مُباعِدَ الاُمنیاتِ، و مُدنِیَ المَنِیّاتِ، و المُؤْذِنَ بالبَینِ و الشَّتاتِ؛ به یاد آورید آن بر هم زننده خوشى ها و منغّص كننده عیش ها و دعوتگر پراكندگى را! یاد كنید آن از هم پاشنده انجمن ها و دور كننده آرزوها و نزدیك كننده مرگ ها و اعلام كننده جدایى و پراكندگى را. (غرر الحكم؛ 2575) طبق این روایت، وقتی انسان در جمع اقوام و آشنایان در حال لذّت بردن از این دورهم بودن هاست، یاد مرگ به دو شکل، اثر مفید خود را نشان می دهد. اوّل اینکه؛ انسان می فهمد که این جمع های خانوادگی، دائمی نیست؛ پس باید قدر آنها را دانست و در تعمیق و مداومت این ارتباط ها کوشید و با کدورت های بیجا آن را از بین نبرد. دوم اینکه؛ نباید این زیبایی ها را به زشتی گناه و غفلت از یاد خدا آلوده ساخت. پس یاد مرگ، هم باعث دوام و صمیمیّت بیشتر با اقوام می شود و هم دید و بازدیدها را از گناه دور می کند.
یکی از ملزومات اصلی حرکت در مسیر بندگی خدا، فراموش نکردن خداوند و برنامه موکول شده به ما از طرف اوست. اگر غفلت کنیم، غافلگیر می شویم و ناگهان مرگ، بین ما و این هدف بزرگ (بندگی خدا)، جدایی می اندازد. به همین سبب، یکی از عوامل بیداری و عدم غفلت، یادآوری مرگ است.
غفلت از هشیار
غفلت از مرگ و فراموشی یاد مرگ، نه تنها باعث دور شدن مرگ نمی شود؛ بلکه هر لحظه انسان در هر شرایطی به مرگ و آخر عمرش نزدیک می شود. امام علی (علیه السلام) می فرمایند: نَفَس المَرءِ خُطاهُ إلى أجَلِهِ؛ نَفَس هاى آدمى، گام هاى او به سوى مرگ است. (نهج البلاغه (صبحی صالح) ص 480، حکمت 74) پس، غفلت ما به معنای رها کردن میدانی است که رقیب آن همیشه حاضر است. امیرالمؤمنین (علیه السلام) می فرمایند: اُوصیكُم بذِكرِ المَوتِ و إقلالِ الغَفلَةِ عنهُ، و كیفَ غَفلَتُكُم عمّا لَیس یُغفِلُكُم، و طَمَعُكُم فیمَن لَیس یُمهِلُكُم؟! فكفَى واعِظا بمَوتى عایَنتُموهُ ؛ شما را سفارش مى كنم كه به یاد مرگ باشید و از آن كمتر غفلت ورزید. چگونه از چیزى غافلید كه او از شما غافل نیست و چگونه به كسى چشم طمع دوخته اید كه به شما مهلت نمى دهد! مردگانى كه مشاهده كرده اید خود واعظانى هستند كه شما را از هر واعظى بى نیاز مى كنند. (نهج البلاغة: خطبة 188) غفلت از حقیقتی که هر لحظه امکان وقوعش وجود دارد، حماقت است.