سرمه اندیشه

  • خانه 
  • عمومی  

پژوهشی در قران

09 خرداد 1396 توسط زهرا كرمي

چند مورد از بلاها و سختي هاي وارد شده بر حضرت ابراهيم که درقرآن ذکرشده را بیان کنید:

“وَ إِذِ ابْتَلي‏ إِبْراهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّي جاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِماماً قالَ وَ مِنْ ذُرِّيَّتِي قالَ لا يَنالُ عَهْدِي الظَّالِم

خداي متعال در باره حضرت ابراهيم(ع) فرمود:

“وَ إِذِ ابْتَلي‏ إِبْراهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّي جاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِماماً قالَ وَ مِنْ ذُرِّيَّتِي قالَ لا يَنالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ"سوره بقره،آيه 124.

با نگاهي كوتاه و اجمالي به تفاسير، موارد ابتلاء ابراهيم پيامبر(ع) چند گونه از ده تا چهل نوع امتحان بيان شده است كه به عنوان مثال به برخي از آن موارد به نقل از يكي از تفاسير اشاره مي كنيم:

در اين تفسير بعد از بيان انواع امتحان ها در فرازي ديگر به 19 نوع امتحان به ترتيب زير از قول شيخ صدوق اشاره شده است.(1)

خداوند براي ابراهيم(ع) حوادثي پيش آورد و او در آن حوادث با كمال مقاومت و شكيبايي به وظيفه خود عمل كرد و در نتيجه، شايستگي وي براي مقام امامت براي همه روشن و مسلّم گرديد.

شيخ صدوق بيان مي دارد:

“كلماتي” كه خداوند به وسيله آن ها ابراهيم(ع) را مورد آزمايش قرار داد، به اين شرح است:

1- يقين. به دليل قول خداوند: “وَ لِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ” سوره انعام،آيه 75

2، توحيد خداوند و منزّه دانستن او از تشبيه هنگامي كه او به ستاره و ماه خورشيد، در ميان ستاره پرستان و ماه پرستان و خورشيد پرستان، نگاه كرد و رو به خدا آورد.

3، شجاعت. به دليل قول خداوند: “فَجَعَلَهُمْ جُذذاً إِلَّا كَبِيراً لَهُمْ"سوره انبياء، آيه 58 و به دليل مقاومتي كه يك تنه در برابر هزاران نفر دشمن به خرج داد.

4، حلم(صبر). به دليل گفتار خداوند “إِنَّ إِبْراهِيمَ لَحَلِيمٌ أَوَّاهٌ مُنِيبٌ” سوره هود،آيه 75

5، سخاوت. و دليل آن گفتار خداوند است: “هَلْ أَتاكَ حَدِيثُ ضَيْفِ إِبْراهِيمَ الْمُكْرَمِينَ"سوره ذاريات، آيه 24.

6، اعتزال و كناره جويي در راه خدا از خويشاوندان خود، به دليل قول خداوند “وَ أَعْتَزِلُكُمْ وَ ما تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ"سوره مريم،آيه 48.

7، امر به معروف و نهي از منكر. دليل آن قول خداوند است:"يا أَبَتِ لِمَ تَعْبُدُ ما لا يَسْمَعُ وَ لا يُبْصِرُ"سوره مريم، آيه 24.

8، بدي را به نيكي مكافات كردن هنگامي كه پدر وي گفت"لَئِنْ لَمْ تَنْتَهِ لَأَرْجُمَنَّكَ وَ اهْجُرْنِي مَلِيًّا"سوره مريم، آيه46.

9، توكّل و اعتماد مخصوص بر خداوند. به دليل گفتار خداوند: “الَّذِي خَلَقَنِي فَهُوَ يَهْدِينِ وَ الَّذِي هُوَ يُطْعِمُنِي وَ يَسْقِينِ وَ إِذا مَرِضْتُ فَهُوَ يَشْفِينِ"سوره شعراء، آيه 78 تا 80.

10، امتحان در باره شخص خود، هنگامي كه در ميان منجنيق گذارده شد و به آغوش آتش پرتاب گرديد.

11، امتحان نسبت بفرزند خود اسماعيل(ع) وقتي كه مأمور به ذبح وي گرديد.

12، امتحان در باره خانواده خود كه عاقبت خداوند او را از قبطي نجات بخشيد.

13، شكيبايي بر بد اخلاقي همسرش ساره.

14، خود را در عبادت مقصر محسوب داشت به دليل قول خداوند ” وَ لا تُخْزِنِي يَوْمَ يُبْعَثُونَ"سوره شعراء، آيه 87.

15، موقعيت و مقام ممتاز وي. به دليل گفتار خداوند “ما كانَ إِبْراهِيمُ يَهُودِيًّا وَ لا نَصْرانِيًّا وَ لكِنْ كانَ حَنِيفاً مُسْلِماً"سوره آل عمران، آيه 67.

16، جامع بودن شرايط عبادات و طاعات. به دليل آيات:"إِنَّ صَلاتِي وَ نُسُكِي وَ مَحْيايَ وَ مَماتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ لا شَرِيكَ لَهُ وَ بِذلِكَ أُمِرْتُ وَ أَنَا أَوَّلُ الْمُسْلِمِينَ"سوره انعام،آيه 162 و 163.

17، اجابت خداوند دعاي او را هنگامي كه گفت: “رَبِّ أَرِنِي كَيْفَ تُحْيِ الْمَوْتي‏” سوره بقره، آيه 260.

18، خداوند وي را در دنيا برگزيد و گواهي داد به اين كه او در آخرت در زمرة صالحين است. اين موضوع از اين آيه استفاده مي شود “وَ لَقَدِ اصْطَفَيْناهُ فِي الدُّنْيا وَ إِنَّهُ فِي الْآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِينَ"سوره بقره،آيه 130.

19، پيروي پيغمبران بعد، از وي به دليل اين آيات:

“وَ وَصَّي بِها إِبْراهِيمُ بَنِيهِ وَ يَعْقُوبُ يا بَنِيَّ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفي‏ لَكُمُ الدِّينَ فَلا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ” سوره بقره، آيه 132.

“ثُمَّ أَوْحَيْنا إِلَيْكَ أَنِ اتَّبِعْ مِلَّةَ إِبْراهِيمَ حَنِيفاً” سوره نحل، آيه 123.

پي نوشت:

1. با استفاده از ترجمه مجمع البيان في تفسير القرآن، ج‏2، ص30

 نظر دهید »

پژوهشی

09 خرداد 1396 توسط زهرا كرمي
پژوهشی

اهمیت و ضرورت پژوهش در چیست؟
نوع و سطح فعالیت های پژوهشی یکی از شاخص های اصلی توسعه و پیشرفت محسوب می شود. موفقیت در تمام فعالیت های مربوط به توسعه صنایع، کشاورزی، خدمات و غیره به نحوی به گسترش فعالیت های پژوهشی بستگی دارد. در واقع پژوهش یکی از محورهای مهمی است که ضامن پیشرفت و توسعه پایدار در هر کشور به شمار می آید. اگر پژوهشی صورت نگیرد دانش بشری افزایش نخواهد یافت و دچارسکون و رکود خواهد شد. بدون انجام پژوهش امور آموزشی نیز از پویایی و نشاط لازم نیز برخوردار نخواهد بود. همه آن چه که به عنوان پیشرفت علوم در اعصار مختلف تاریخ می شناسیم حاصل تلاش افرادی است که در کار خود رویکردی پژوهشی داشته اند و ذهن پرسشگرشان همواره محرکی برای فعالیت های پژوهشی آنان بوده است.

 نظر دهید »

پژوهشی در قران

09 خرداد 1396 توسط زهرا كرمي
پژوهشی در قران

چرابرخی افراد بعضی ازآیات الهی را می پذیرند وبعضی دیگر را نمی پذیرند؟

قران كريم اين خصيصه را به شدت نكوهش نموده است

در ابتدا بايد اشاره شود كه قران كريم اين خصيصه را به شدت نكوهش نموده و كساني را كه كه مي گويند: “نومن ببعض و نكفر ببعض؛ (1) ما به برخي از احكام الهي ايمان و باور داريم و به بعض ديگر باور نداريم"، نگاهشان را كفرآمیز تلقي نموده و آن ها را كه از روي عمد و عناد به چنين تبعيضي در پذيريش عقايد قائل اند، كافر حقيقي خوانده و فرموده: “اولئك كافرون حقا؛ (2) آن ها كافر حقيقي اند". اما اين كه چرا برخي از آدميان به چنين نگرش تبعيض آمیزي نسبت به عقايد دچار مي گردند، بايد گفت: اين كار در واقع يك روحيه شيطاني است؛ زيرا اولين كسي كه به اين روش دست زد، ابليس است؛ چون او به خدا باور داشت و سال هاي طولاني او را عبادت نمود؛ ولي در مسئله سجده به آدم، از فرمان خداوند سر باز زده و مدعي برتري خود بر آدم شد. در حالي كه مأمور به سجده بود، ولي شيطان با خوي ناپسند خود بزرگ بيني اين فرمان حق را نپذير فت؛ در حالي كه بسياري ديگر از فرامين الهي را قبول نموده بود. از اين مي توان نتيجه گرفت كه اين خوي كه كسي در حين ايمان به خدا، از روي عمد و لجاجت و عناد، از پذيرش برخي ديگر از احكام الهي تمرد نمايد، در واقع برخاسته از خوي شيطاني است؛ چه اين كه انگيزه هاي ديگر نيز ممكن است در اين مسئله نقش داشته باشد؛ به عنوان نمونه، درجريان عاشورا ، كوفيان با اين كه به برخي از احكام اسلام مانند نماز پايبند بودند وحتي در در روز عاشورا آن را ترك نكردند، ولي از پذيرش ولايت امام حسين(ع) براي حفظ موقعيت اجتماعي و به دست آوردن پول و جايزه و مانند آن، خودداري نمودند.

وقتي حضرت سيد الشهدا(ع) از بي وفايي بعضي از مردم خبردار شد، با عبارتي زيبا مردم را اين گونه توصيف كرده است: «الناس عبيد المال، و الدين لعق علي ألسنتهم، يحوطونه ما درّت به معايشهم؛ فإذا محّصوا بالبلاء قلّ الديّانون؛ (3) مردم بنده مال اند و دين، لق‏لقه زبان آن ها است. تا وقتي كه دين سبب رونق زندگي آنان است، گرد آن را مي‏گيرند؛ اما وقتي با بلا مورد آزمايش قرار مي‏گيرند، دينداران كم مي‏شوند».

اين سخن امام، به شيعيان اختصاص ندارد؛ بلكه بيانگر يك اصل كلي است كه در هرعصر و مكاني ممكن است رخ دهد.

چه بسا تقليد بي جا و كوركورانه سبب مي شود كه انسان از پذيرش برخي از حقايق تمرد كند؛ چنان كه خداوند مشركان را كه كوركورانه تقليد مي كردند، مورد خطاب قرار داد و فرمود: «و اذا قيل لهم اتّبعوا ما انزل اللّه قالوا بل نتّبع ما الفينا عليه آباءنا او لو كان اباؤهم لا يعقلون شيئاً و لا يهتدون؛ (4) هنگامي كه به آن ها گفته شود از آنچه خدا نازل كرده است، پيروي كنيد. مي گويند: بلكه ما از آنچه پدران خود را بر آن يافتيم، پيروي مي نماييم. آيا نه اين است كه پدران آن ها چيزي نمي فهمند و هدايت نمي يابند؟»

اگرچه اين آيات تقليد كوركورانه مشركان را سرزنش مي‌نمايد، اما مي‌توان برداشت كرد كه اين آيه در واقع در صدد اين است كه اين تفكر جاهلانه را مورد نقد قرار دهد كه نبايد به دليل پيروي از يك سنت جاهلانه، از پذيرش برخي حقايق سر باز زد.

در مجموع، براي اين كار ممكن است علل و انگيزه هاي مختلف براي افراد وجود داشته باشد.

پي نوشت ها:

1. نساء (4)، آيه 150.

2. نساء (4)، آيه 150.

3. اربيلي، كشف الغمه، نشر دار الكتب الاسلاميه، تهران، بي تا، ج 2، ص 244.

4. آل عمران (3)، آيه 191.

 نظر دهید »

پرسش وپاسخ

09 خرداد 1396 توسط زهرا كرمي
پرسش وپاسخ

چنان كه در كتاب «زمينه ‏سازان انقلاب جهاني حضرت مهدي» (1) آمده، اگر چه امير مؤمنان علي (ع) در طول دوران حكومت چند ساله‏ اش كه بسيار كوتاه، ولي پربار و پربركت بود، به شدت به مبارزه با سياست تبعيض نژادي برخاست و ديوار انحصارطلبي و دوگانگي را ويران ساخت. اما متأسفانه اين روش زشت و ناپسند و اعمال ضدانساني و خلاف اسلامي، چنان در روح و خون و جان عرب ريشه دوانده بود كه وقتي ديدند علي (ع) برخلاف شيوه‏ي زمامداران گذشته، «مسلمانان غير عرب» را به خود نزديك ساخته و به آنان توجه بيش تري دارد و به تعليم و تربيتشان پرداخته است، اين معنا آن چنان بر اعيان و اشراف و بزرگان عرب و خفاشان درمانده از ديدار نور ولايت، سخت و ناگوار آمد تا جايي كه «اشعث بن قيس كندي» سردار به اصطلاح نامي و معروف عرب، بدان حضرت اعتراض و پرخاش نمود و او را بر اين عمل انساني اسلامي‏اش سرزنش كرد و با لحن تند و زننده‏اي كه حاكي از تعصب عربي بود، به حضرت علي (ع) كه مشغول سخنراني بود، اعتراض كرد و گفت: «يا أمير المؤمنين غَلَبتْنا عليكَ هذِهِ الحمراءُ؛ اي امير مؤمنان! اين سرخ رويان (يعني: ايرانيان) در نزديكي به تو بر ما غلبه كرده‏اند و جلو روي شما بر ما (عرب ها) چيره شده‏اند و مقربان درگاه حضرتت گرديده‏اند و تو جلو آن ها را نمي‏گيري؟»
آن حضرت از شنيدن اين سخن خشمناك شد و پاي خود را محكم به منبر كوبيد، تا اين كه «ابن صوحان» گفت: ما را با اين مرد (ابن اشعث) چكار؟ آن گاه گفت: به طور مسلم امروز علي (ع) سخني خواهد گفت كه پرده از چهره‏ي عرب بردارد و نشان خواهد داد كه عرب چكاره است. امروز علي (ع) سخني خواهد گفت كه آنچه نهان است، آشكار شود و براي هميشه در خاطره‏ها بماند.
آن گاه علي (ع) فرمود: «من يعذرني من هؤلاء الضياطرة يقبل أحدهم يتقلب علي حشاياه و يهجد قوم لذكر الله فيأمرني أن أطردهم فأكون من الظالمين‏؛
يعني، چه كسي است كه عذر مرا از اين شكم گنده‏هاي بي‏فايده بخواهد (يعني مرا از شر اينگونه افراد خلاص كند) كه خودشان در بستر نرم استراحت مي‏كنند و مانند حيوانات و چهارپايان درازگوش اين طرف و آن طرف ملق مي‏زنند و يكي از آن ها (به عنوان نمايندگي از ديگران) پيش مي‏آيد و در حالي كه بر روده‏هاي خود زير و رو مي‏شود (يعني: به قول معروف، از باد شكم سخن مي‏گويد) و مردمي هم (يعني موالي و ايرانيان) آفتاب مي‏خورند و روزهاي گرم براي خدا فعاليت مي‏كنند و او (يعني اشعث) به من فرمان مي‏دهد كه من آن ها را (يعني موالي را) از خود برانم و از نزد خويشتن دورشان سازم تا از ستمكاران باشم!»
سپس فرمود:
«أما والذي فلق الحبة و برء النسمة لقد سمعت محمدا صلي الله عليه و اله يقول: ليضربنكم و الله علي الدين عودا كما ضربتموهم عليه بدءا؛
قسم به پروردگاري كه دانه را شكافت و گياه را روياند و انسان را آفريد، من خود از پيغمبر اكرم - صلي الله عليه و اله - شنيدم كه مي‏فرمود: به خدا قسم! همچنان كه شما در ابتداي كار، با ايرانيان براي اسلام خواهيد جنگيد، بعد ايرانيان، به خاطر تازه شدن اسلام و حمايت از دين با شماها خواهند جنگيد».
اين روايت در كتاب الغارات (2)، شرح نهج البلاغه ابن حديد (3) و غريب الحديث ابن سلام (4) نقل شده و سند كامل آن در اين كتاب ها و ساير كتب ذكر نشده است.
إعراب جمله اشعث هم به اين صورت مي باشد: «غَلَبَتْنَا عَلَيك هذه الحَمْراءُ».

پي نوشت ها:
1. هاشمي شهيدي، سيد اسدالله، زمينه ‏سازان انقلاب جهاني حضرت مهدي، پرهيزكار، ص 138.
2. ثقفي، ابراهيم بن محمد، الغارات، ج 2، ص 340، مؤسسه دارالكتاب، قم، 1410ق.
3. ابن ابي الحديد، شرح‏ نهج‏البلاغه، ج 20، ص 284، انتشارات كتابخانه آيت‏الله مرعشي نجفي، قم، 1404ق.
4. ابن سلام، غريب الحديث، ج 3، ص 484، بيروت، دارالكتاب العربي، 1384ق.

 نظر دهید »

پژوهشی

09 خرداد 1396 توسط زهرا كرمي
پژوهشی

رویکرد پژوهشی چگونه رویکردی است؟
موفقیت و توسعه پژوهش در هر جامعه نیازمند گسترش رویکرد پژوهشی(پژوهش مدار) در آن جامعه است. منظور از رویکرد پژوهشی نگاهی مبتنی بر پژوهش نسبت به موضوع های مختلف می باشد. در این نوع نگاه قبل از اتخاذ هر تصمیم مهم به یافته های پژوهش های قبلی که به موضوع تصمیم گیری ارتباط دارد توجه می شود. به بیان دیگر، در رویکرد پژوهش مدار از یافته های پژوهش های قبلی برای بهبود وضع موجود استفاده موثری به عمل می آید. کسانی که در فعالیت های خود رویکردی پژوهشی دارند قبل از هرگونه تصمیم گیری به مطالعه وضعیت موجود پرداخته و با تجزیه و تحلیل مشاهدات خود به بهترین راه حل ها می اندیشند. هم چنین، آنان تلاش می کنند تا از نتایج آثار سایر پژوهشگران نیز به نحو شایسته ای استفاده کنند. بنابراین، رویکرد پژوهشی به قشر یا گروه خاصی محدود نشده و زمانی منشاء اثر خواهد بود که در سطوح و امور مختلف جامعه تسری یافته باشد.

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 74
  • 75
  • 76
  • ...
  • 77
  • ...
  • 78
  • 79
  • 80
  • ...
  • 81
  • ...
  • 82
  • 83
  • 84
  • ...
  • 140
تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

سرمه اندیشه

جستجو

موضوعات

  • همه
  • اخلاقی
  • اقتصادی
  • سیاسی
  • فرهنگی
  • مشاوره
  • پژوهشی

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس