سرمه اندیشه

  • خانه 
  • عمومی  

پرسش وپاسخ

09 خرداد 1396 توسط زهرا كرمي
پرسش وپاسخ

چنان كه در كتاب «زمينه ‏سازان انقلاب جهاني حضرت مهدي» (1) آمده، اگر چه امير مؤمنان علي (ع) در طول دوران حكومت چند ساله‏ اش كه بسيار كوتاه، ولي پربار و پربركت بود، به شدت به مبارزه با سياست تبعيض نژادي برخاست و ديوار انحصارطلبي و دوگانگي را ويران ساخت. اما متأسفانه اين روش زشت و ناپسند و اعمال ضدانساني و خلاف اسلامي، چنان در روح و خون و جان عرب ريشه دوانده بود كه وقتي ديدند علي (ع) برخلاف شيوه‏ي زمامداران گذشته، «مسلمانان غير عرب» را به خود نزديك ساخته و به آنان توجه بيش تري دارد و به تعليم و تربيتشان پرداخته است، اين معنا آن چنان بر اعيان و اشراف و بزرگان عرب و خفاشان درمانده از ديدار نور ولايت، سخت و ناگوار آمد تا جايي كه «اشعث بن قيس كندي» سردار به اصطلاح نامي و معروف عرب، بدان حضرت اعتراض و پرخاش نمود و او را بر اين عمل انساني اسلامي‏اش سرزنش كرد و با لحن تند و زننده‏اي كه حاكي از تعصب عربي بود، به حضرت علي (ع) كه مشغول سخنراني بود، اعتراض كرد و گفت: «يا أمير المؤمنين غَلَبتْنا عليكَ هذِهِ الحمراءُ؛ اي امير مؤمنان! اين سرخ رويان (يعني: ايرانيان) در نزديكي به تو بر ما غلبه كرده‏اند و جلو روي شما بر ما (عرب ها) چيره شده‏اند و مقربان درگاه حضرتت گرديده‏اند و تو جلو آن ها را نمي‏گيري؟»
آن حضرت از شنيدن اين سخن خشمناك شد و پاي خود را محكم به منبر كوبيد، تا اين كه «ابن صوحان» گفت: ما را با اين مرد (ابن اشعث) چكار؟ آن گاه گفت: به طور مسلم امروز علي (ع) سخني خواهد گفت كه پرده از چهره‏ي عرب بردارد و نشان خواهد داد كه عرب چكاره است. امروز علي (ع) سخني خواهد گفت كه آنچه نهان است، آشكار شود و براي هميشه در خاطره‏ها بماند.
آن گاه علي (ع) فرمود: «من يعذرني من هؤلاء الضياطرة يقبل أحدهم يتقلب علي حشاياه و يهجد قوم لذكر الله فيأمرني أن أطردهم فأكون من الظالمين‏؛
يعني، چه كسي است كه عذر مرا از اين شكم گنده‏هاي بي‏فايده بخواهد (يعني مرا از شر اينگونه افراد خلاص كند) كه خودشان در بستر نرم استراحت مي‏كنند و مانند حيوانات و چهارپايان درازگوش اين طرف و آن طرف ملق مي‏زنند و يكي از آن ها (به عنوان نمايندگي از ديگران) پيش مي‏آيد و در حالي كه بر روده‏هاي خود زير و رو مي‏شود (يعني: به قول معروف، از باد شكم سخن مي‏گويد) و مردمي هم (يعني موالي و ايرانيان) آفتاب مي‏خورند و روزهاي گرم براي خدا فعاليت مي‏كنند و او (يعني اشعث) به من فرمان مي‏دهد كه من آن ها را (يعني موالي را) از خود برانم و از نزد خويشتن دورشان سازم تا از ستمكاران باشم!»
سپس فرمود:
«أما والذي فلق الحبة و برء النسمة لقد سمعت محمدا صلي الله عليه و اله يقول: ليضربنكم و الله علي الدين عودا كما ضربتموهم عليه بدءا؛
قسم به پروردگاري كه دانه را شكافت و گياه را روياند و انسان را آفريد، من خود از پيغمبر اكرم - صلي الله عليه و اله - شنيدم كه مي‏فرمود: به خدا قسم! همچنان كه شما در ابتداي كار، با ايرانيان براي اسلام خواهيد جنگيد، بعد ايرانيان، به خاطر تازه شدن اسلام و حمايت از دين با شماها خواهند جنگيد».
اين روايت در كتاب الغارات (2)، شرح نهج البلاغه ابن حديد (3) و غريب الحديث ابن سلام (4) نقل شده و سند كامل آن در اين كتاب ها و ساير كتب ذكر نشده است.
إعراب جمله اشعث هم به اين صورت مي باشد: «غَلَبَتْنَا عَلَيك هذه الحَمْراءُ».

پي نوشت ها:
1. هاشمي شهيدي، سيد اسدالله، زمينه ‏سازان انقلاب جهاني حضرت مهدي، پرهيزكار، ص 138.
2. ثقفي، ابراهيم بن محمد، الغارات، ج 2، ص 340، مؤسسه دارالكتاب، قم، 1410ق.
3. ابن ابي الحديد، شرح‏ نهج‏البلاغه، ج 20، ص 284، انتشارات كتابخانه آيت‏الله مرعشي نجفي، قم، 1404ق.
4. ابن سلام، غريب الحديث، ج 3، ص 484، بيروت، دارالكتاب العربي، 1384ق.

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: اخلاقی, پژوهشی لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

سرمه اندیشه

جستجو

موضوعات

  • همه
  • اخلاقی
  • اقتصادی
  • سیاسی
  • فرهنگی
  • مشاوره
  • پژوهشی

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس