امام زمان در فضای مجازی
پاسخ :
بسم الله الرحمن الرحیم
در پاسخ به ادعای نمایندگی امام عصر علیه السلام در فضای مجازی!!! از این نماینده و نایب بی نام و نشان می خواهیم به این سه سئوال پاسخ دهند. اگر پاسخ ایشان مورد توجه علماء و منتقدین منصف قرار گرفت ، ما نیز در زمره هواداران و ملتمسین دعایشان قرار خواهیم گرفت و و چنانچه نتوانستند پاسخی در خور عقل سلیم و طبق موازین اسلامی ارائه دهند، خواهشا بساط کلاهبرداری خویش را جمع کرده ، تقوای الهی پیشه کنند که ان التقوی عصمة لک فی حیاتک و زلفی لک بعد مماتک.[1] که تقوا مایه مصونیت در دنیا و نجات در آخرت است. و اما سه سئوالی که از ایشان درخواست پاسخ به آنها را داریم:
اول: بنا به فرمایش علمای امامیه و اجماع بزرگان، غیبت امام عصر علیه السلام در دو مرحله اتفاق افتاده است، که اولی به غیبت صغری و دومی به غیبت کبری مشهور شده اند. حتما ایشان هم معترفند به این غیبت دو مرحله ای. حال از ایشان می خواهیم تا تفاوت این دو مرحله از غیبت حضرت را برای ما شرح دهند. مگر نه این است که از خصوصیات غیبت صغری ، حضور نواب خاص آن حضرت در بین شیعیان ، و از ویژگی های عصر غیبت کبری ، عدم حضور نواب و حتی نفی نیابت خاصه است؟ اساسا دوران غیبت کبری با رحلت آخرین نایب خاص حضرت در نیمه شعبان سال 329 ه.ق اتفاق افتاد. اگر چنانچه باب ارتباط مردم با نواب خاص همچنان مفتوح بود که دیگر غیبت کبرایی وجود نمی داشت و محقق نمی شد. به این توقیع کوتاه امام عصر علیه السلام خطاب به آخرین نایب خویش و در واپسین روزهای غیبت صغری توجه بفرمایید. حضرت در این توقیع شریف خطاب به علی بن محمد سمری اینگونه می نویسند:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ. اى علىّ بن محمّد سمرىّ ! خداوند اجر برادرانت را در عزاى تو عظيم گرداند كه تو ظرف شش روز آينده خواهى مرد، پس خود را براى مرگ مهيّا كن و به احدى وصيّت مكن كه پس از وفات تو قائم مقام ـ و جانشین ـ تو شود كه دومين غيبت واقع گرديده است و ظهورى نيست مگر پس از اذن خداى عزّ و جلّ و آن بعد از مدّتى طولانى و قساوت دلها و پر شدن زمين از ستم واقع خواهد شد و به زودى كسانى نزد شيعيان من آيند و ادّعاى مشاهده و ملاقات ـ و نیابت ـ كنند بدانيد هر كه پيش از خروج سفيانىّ و صيحه آسمانى ادّعاى مشاهده كند دروغگوى افترا زننده است. و لا حول و لا قوّة إلّا باللَّه العليّ العظيم.[2]
حضرت در این نامه به صراحت، نیابت خاصه و نمایندگی بعد از علی بن محمد را نفی کرده و مدعی آن را دروغگو و افترا زننده خطاب می کنند. حتی اگر این تعبیر کنایی را نپذیرفته و خودِ معنای تحت اللفظی را هم مدنظر قرار دهیم، بازهم مدعی ملاقات با حضرت، به صراحت توسط ایشان دروغگو و افترا زننده لقب گرفته است. حال سئوال اینجاست: مرقومه مکتوب امام زمانمان را بپذیریم یا مشتی ادعای موهوم را ؟!
اما سئوال دوم: اسحاق بن یعقوب کلینی نقل می کند: در پی سئوالاتی که داشتم، توقیعی از جانب امام عصر علیه السلام و توسط محمد بن عثمان عمری برایم صادر شد. در بخشی از نامه حضرت اینگونه می فرمایند:
وَ أَمَّا الْحَوَادِثُ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِيهَا إِلَى رُوَاةِ حَدِيثِنَا فَإِنَّهُمْ حُجَّتِي عَلَيْكُمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ [3]
حوادثى كه براى شما پيش مىآيد، (براى دانستن حكم آنها) رجوع كنيد براويان حديث ما[4] زيرا آنها حجّت من بر شما هستند، و من حجّت خدا بر آنها ميباشم.
حال سئوال این است: حضرت چرا فرمودند فارجعوا الی روات حدیثنا و نفرمودند فارجعوا الی فلان آقا؟! یا مثلا چرا نفرمودند فارجعوا الی رجل ادعی هو سید الیمانی و احفاده؟ چرا نفرمودند رجوع کنید به کسی که ادعای سید یمانی بودن دارد و به فرزندان کذایی او که مثلا در جزیره خضراء موهوم هستند و همسرشان هم سیده زهره است؟!! لااقل یک حدیث محض رضای خدا نقل می کردید تا بشود شما را بعنوان مصداق احتمالی این روایت، نزد برخی از عوام جا زد.
در ضمن، شما که احیانا کتاب جزیره خضراء ترجمه آقای مهدی پور را دیده اید ـ فقط دیده اید ـ ، ای کاش نقد عالمانه بزرگان را درباره این کتاب می خواندید. [5]
و سئوال سوم: همانطور که می دانید، سنت غیبت در میان برخی از انبیاء گذشته نیز جاری بوده است. یکی از پیامبرانی که مدتی از میان امت خود غایب شد حضرت صالح علیه السلام بود. حضرت پس از طی دوران غیبت و بازگشت به میان امت، خود را معرفی کردند ولی مردم در برابر او سه دسته شدند. عده ای راه انکار در پیش گرفتند و عده ای شک کرده و مردد بودند و عده ای هم در زمره مومنین به صالح قرار گرفتند. اتفاقا مومنین به حضرت، برای اطمینان بیشتر خود، از ایشان درخواست حجت کردند[6] که آن حضرت نیز این خواسته بحق را اجابت کرده حجت لازم را ارائه نمودند. همانگونه که پس از ظهور امام عصر علیه السلام، سید حسینی یا همان سید خراسانی، برای اطمینان قلبی یاران خویش، از آن حضرت مطالبه حجت می نمایند. پس طلب حجت از مدعیِ امری، موضوعی طبیعی و پذیرفته شده است. حال خواسته آخر ما ارائه حجت از سوی این مدعیان نیابت خاصه است. طبیعتا خواب حجت شرعی نیست. پس لطفا دست به دامن خواب نشوند.
در نهایت اینکه در صورت داشتن پاسخ برای این سه نکته، آن را برای همگان منتشر نمایند. در غیر اینصورت در یک برنامه آنلاین در فضای مجازی، مناظره ای علمی برگزار کنند تا همگان ادعاهای ایشان را به قضاوت بنشینند. ـ هرچند که چنین مطالب سخیف و بی اساسی می تواند نشانگر بی سوادی نویسنده آن باشد و طبیعتا دعوت از چنین فردی به یک مناظره علمی! به یک طنز تلخ شبیه تر است ـ در غیر اینصورت ما آمادگی خود را برای مباهله اعلام می کنیم.