تفسیر آیه
سوره يس، آيه 9
خداوند متعال در نهمين آيه از سوره يس مىفرمايد:
« وَجَعَلْنَا مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ سَدًّا وَمِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَيْنَاهُمْ فَهُمْ لَا يُبْصِرُونَ »
و ما در فراروى آنان سدى، و در پشت سرشان نيز سدى قرار داديم و در همان حال ديدگان آنان را نيز با فرو افكندن پرده و پوستى بر آنها، پوشانديم، از اين رو آنان چيزى را نمىبينند.
آيه مورد بحث يكى از دو مثال تفكرانگيز و يكى از دو تشبيه جالب در مورد كسانى است كه از پذيرش حق و ايمان به خدا روى برمىگردانند و منظور اين است كه خدا آنان را به كيفر حقستيزى و ناسپاسىشان به حال خودشان وامىگذارد؛ و اين بسان آن است كه بگويد: ما آنان را در حال ناتوانى و شكست، به حال خود رها كرديم و همين رها كردن از پيش رو و پشت سرشان بسان سدى گرديد تا در همانحال بمانند و نجات نيابند.
و اگر بگوييم كه اين بيان، وصف حال و روز آنان در سراى آخرت است، در آن صورت بايد گفت منظور اين است كه آنان در آتش دوزخ در شرايطى گرفتارند كه از هر سو آتش آنان را محاصره نموده و راهى به سوى پس و پيش ندارند.
و اگر آيه را در اشاره به وصف تيرهبختان و تجاوزكارانى تفسير كنيم كه آهنگ كشتن پيامبر را داشتند، در آن صورت منظور اين است كه: ما در فراروى اين كفرگرايان مانعى، و پشت سرشان نيز سد و مانعى قرار داديم تا پيامبر را نديدند و نتوانستند دست ستم به سوى او دراز كنند؛ و ما ديدگانشان را كور ساختيم و در نتيجه پيامبر را نمىديدند.
در اين مورد آوردهاند كه «ابوجهل» از عناصر تجاوزكارى بود كه آهنگ كشتن پيامبر را نمود، امّا پس از اين تصميم ظالمانه هرگاه شبانگاهان براى اجراى نقشه شوم خود به سراغ پيامبر مىرفت، آن حضرت را نمىديد و خدا ميان او و پيامبرش مانعى پديد مىآورد تا هرگز دست پليدش به آن بزرگوار نرسد.
به باور پارهاى منظور از «فاغشيناهم…» اين است كه: پس ما آنان را كور كرديم، از اين رو راه رستگارى و نجات را نمىبينند.
و به باور پارهاى ديگر منظور اين است كه: ما آنان را به سبب عذاب كور كرديم، از اين رو آنان آتش را نمىبينند.
و از ديدگاه برخى منظور اين است كه: و هنگامى كه آنان از قرآن و ايمان به خدا روى برگرداندند، اين كوردلى و نگونسارى گريبانشان را گرفت، به گونهاى كه بسان يك انسان به غل و زنجير كشيده شده، نمىتوانستند حركت كنند و خود را نجات دهند. ( تفسير مجمع البيان -تفسير سوره يس . )