,حجاب زنان یهودچگونه بود
اگر خداوند حجاب را برای زن قرار داده، بخاطر حساسیت وجود اوست
حجاب یکی از احکام ارشادی اسلام است. در این باره احادیث و روایات بسیاری موجود است. امام على علیه السّلام در غررالحکم فرموده اند : «پوشیده و محفوظ داشتن زن مایه آسایش بیشتر و دوام زیبایى اوست.» و در جایی دیگر می فرمایند: :«با پوشش و حجابی که برای همسرانت قرار میدهی، چشم آنان را از هوس و حرام بازمیداری، چرا که حجاب برای آنها ثبات بیشتری به ارمغان می آورد. از خروج بیحساب و بیرویه زنان جلوگیری کن، زیرا مفاسدی دارد؛ و اگر میتوانی، کاری کن که همسرانت غیر از تو را نشناسند و با مردان رفت و آمد نداشته باشند.»
اندیشمندان دینی نیز به ضرورت وجود حجاب در جامعه اشاره کرده اند. شهید مرتضی مطهری در کتاب «مسئله حجاب» به این موضوع پرداخته و نوشته است:« لزوم پوشیدگی زن در برابر مرد بیگانه یکی از مسائل مهم اسلامی است. در خود قرآن کریم درباره این مطلب تصریح شده است. پوشیدن زن خود را از مرد بیگانه یکی از مظاهر لزوم حریم میان مردان و زنان اجنبی است، همچنانکه عدم جواز خلوت میان اجنبی و اجنبیه یکی دیگر از مظاهر آن است.
زنان باستان یهود حجاب داشتند
مسئله حجاب از دیدگاه فاطمه زهرا(س)تا آنجاست که وقتی پیرمردی نابینا به ایشان مراجعه می کنند، خودشان را می پوشانند و وقتی از ایشان سوال می کنند چرا خودتان را می پوشانید حضرت می فرماید: او مرا نمی بیند ولی من او را می بینم و او بوی من را استشمام می کند. این نشان می دهد حجاب فقط برای بدن نیست. ممکن است بوی بدن زن نشان بدهد که این زن است.
اسامی اعظم 14 حرف هستند که در ابتدای بعضی سوره ها عنوان شده است مثل الف لام میم. اسامی ائمه ما همه حروف اعظم است. اگر به بدن خود نگاه کنیم این اسامی در بدن ما آشکار است. در کتاب اشارات و تنبیهات بوعلی سینا به این مسئله با شعر اشاره شده است. ترجمه اش این است که دو «علی» به صورت معکوس روی صورت ما قرار گرفته. چشم ما «ع» علی، بینی «ل» علی و ابرو «ی» علی و اگر برعکس در نظر بگیریم دهان «ی» علی محسوب می شود. پیامبر (ص) می فرماید: نام حسن در گوش راست و نام حسین در گوش چپ ما قرار گرفته است. نام محمد در کل بدن قرار گرفته. سر ما «م» محمد، دستهامان «ح» محمد و پاهای ما «د» محمد است. در رابطه با اسم فاطمه (س)، این اسم در کبد قرار گرفته یعنی آشکار نیست.
اگر خداوند حجاب را برای زن قرار داده، بخاطر حساسیت وجود اوست و این فقط در دین ما نیست. در کتاب ویل دورانت به صراحت به حجاب یهودیان باستان اشاره می شود. زنان یهود در آن زمان اگر بدون پوشش از خانه خارج می شدند، کشتنشان بر شوهر واجب بود. حجابشان به شکلی بود که یک پارچه چهار گوش که از جلو تا زانو و از پشت تا پشت زانو و از پهلوها تا پایین انگشتان دست می آمد، را روی سر می انداختند و پیراهنی بلند می پوشیدند که حتما باید روی زمین کشیده می شد. پابندهایی با زنگوله های کوچک داشتند که وقتی از معابر عبور می کردند مردها می فهمیدند و راهشان را باز می کردند که امروزه زنان از این خلخال ها و پابندها به عنوان زینت استفاده می کنند.
اسلام برای اینکه زنان در کارهای روزمره دچار مشکل نشوند این را کمتر کرد و عنوان کرد که معلوم شدن گردی صورت، کفین دست و مچ پا بلامانع است ولی بقیه قسمت های بدن باید پوشیده شود. در سوره حجرات به «جلابیهن» اشاره می شود و خداوند می فرماید من به جلابیب زنان پیامبر افتخار می کنم. عرب در فرهنگ لغت خود جلابیب را اینطور معنی کرده است: ستر النسا من الرفع الی الکف. یعنی چیزی که از سر تا پا را بپوشاند.مثل مانتوی گشادی که بدن را بپوشاند، لباسی که همجه بدن را بپوشاند و این صرفا چادر و مقنعه نیست. چیزی که بتواند این پوشش را ایجاد کند حجاب است.