پژوهشی ،معرفی کتاب
کتابی که مخاطبان جهانی پیدا کرده است/ “سلام بر ابراهیم” به کشورهای عربی میرود
کتاب «سلام بر ابراهیم» کاری است از گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی که در قالب زندگینامهای مختصر و با 69 خاطره درباره شهید جاویدالاثر «ابراهیم هادی» منتشر شده است.
کتابی که مخاطبان جهانی پیدا کرده است/ وارث: کتاب «سلام بر ابراهیم» کاری است از گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی که در قالب زندگینامهای مختصر و با 69 خاطره درباره شهید جاویدالاثر «ابراهیم هادی» منتشر شده است.
این کتاب در سیامین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران جز کتاب های پرفروش بود و توانست نظر مخاطبان کتاب خوان را به خود جلب کند.
بعد از ترجمه به زبان انگلیسی و آلمانی، این کتاب در حال ترجمه به زبان عربی است تا در کشورهای منطقه توزیع شود؛ ترجمه انگلیسی و آلمانی این کتاب هم بسیار هم مورد استقبال در کشورهای توزیع شده قرار گرفته است.
در بخشی از این کتاب آمده است:
یک ماه از مفقود شدن ابراهیم می گذشت. بچّه هایی که با ابراهیم رفیق بودند هیچ کدام حال و روز خوبی نداشتند. هر جا جمع می شدیم از ابراهیم می گفتیم و اشک می ریختیم.
برای دیدن یکی از بچّه ها به بیمارستان رفتیم، رضا گودینی هم اونجا بود. وقتی که رضا رو دیدم انگار که داغش تازه شده باشه بلند گریه می کرد. بعد گفت: “بچّه ها دنیا بدون ابراهیم برا من جای زندگی نیست. مطمئن باشید من تو اولّین عملیات شهید می شم.
یکی دیگه از بچّه ها گفت: “ما نفهمیدیم ابراهیم کی بود. اون بنده خالص خدا بود که اومد بین ما و مدّتی باهاش زندگی کردیم تا بفهمیم معنی بنده خالص خدا بودن چیه” یکی دیگه گفت: “ابراهیم به تمام معنا یه پهلوان بود یه عارف پهلوان".
***
پنج ماه از شهادت ابراهیم گذشت. هر چه مادر از ما پرسید: “چرا ابراهیم مرخصی نمی آد؟” با بهانه های مختلف بحث رو عوض می کردیم و می گفتیم: “الآن عملیاته، فعلاً نمی تونه بیاد تهران و… خلاصه هر روز چیزی می گفتیم.”
تا اینکه یکبار دیدم مادر اومده داخل اتاق و روبروی عکس ابراهیم نشسته و اشک می ریزه. اومدم جلو و گفتم: “مادر چی شده؟”
گفت: “من بوی ابراهیم رو حس می کنم. ابراهیم الآن توی این اتاقه، همینجا و… “
وقتی گریه اش کمتر شد گفت: “من مطمئن هستم که ابراهیم شهید شده".
مادر ادامه داد: “ابراهیم دفعه آخر خیلی با دفعات دیگه فرق کرده بود، هر چی بهش گفتم: بیا بریم، برات خواستگاری، می گفت: نه مادر، من مطمئنم که بر نمی گردم. نمی خوام چشم گریانی گوشه خونه منتظر من باشه”
چند روز بعد مادر دوباره جلوی عکس ابراهیم ایستاده بود و گریه می کرد. ما هم بالاخره مجبور شدیم به دایی بگیم به مادر حقیقت رو بگه. آن روز حال مادر به هم خورد و ناراحتی قلبی او شدید شد و در سی سی یو بیمارستان بستری شد.
سال های بعد وقتی مادر را به بهشت زهرا می بردیم بیشتر دوست داشت به قطعه چهل و چهار بره و به یاد ابراهیم کنار قبر شهدای گمنام بشینه، هر چند گریه برای او بد بود. امّا عقده دلش رو اونجا باز می کرد و حرف دلش رو با شهدای گمنام می گفت.
نابغه ایرانی،صدرنشین نوابغ جهان
1-شخصیت ملا صدرا
محمد بن ابراهیم قوامی شیرازی ملقب به صدرالمتالهین یا ملاصدرا، از بزرگان فلسفه اسلامی و از بزرگترین دانشمندان جهان، درنهم جمادیالاولی سال 980 قمری در شیراز دیده به جهان گشود.
پدر او خواجه ابراهیم قوامی مردی پرهیزگار دیندار و دوستدار و حامی دانش و معرفت بود. در زمان حیات ملاصدرا، شیراز دارای حكومت مستقلی بود و حكمرانی آن به برادر شاه واگذار گردید، در آن زمان پدر ملاصدرا به عنوان معاون او و دومین شخصیت مهم آن منطقه به شمار میرفت و به نظر میرسید تنها موهبتی كه خداوند به او ارزانی نداشته، داشتن فرزند باشد. اما بالاخره خداوند، دعاهای این مرد پاك و زاهد را بی جواب نگذاشت و بهترین پسران را به او ارزانی كرد كه یكی از آنها را محمد ملقب به صدرالدین نام نهاد به آن امید كه عالیترین شخصیت مذهبی گردد.
در دوران جوانی، صدرالمتالهین جوان با شیخ بهایی آشنا گردید كه سنگ بنای شخصیت علمی و اخلاقی ملاصدرا توسط این دانشمند جهاندیده كم نظیر، بنا نهاده شد و تكمیل این بنای معنوی را استاد دیگرش دانشمند سترگ و استاد علوم دینی - الهی و اصول یقینی سید امیرمحمد باقر بن شمسالدین ، مشهور به میرداماد عهدهدار گشت.
2-اوضاع اجتماعی ملا صدرا
صدرالمتالهین، حكیم خانه به دوشی بود كه به جرم آزادگی روح و فكر ، مجبور شد از پایتخت و پایتخت نشینان روی گرداند. وی در مقدمه ی كتاب ” اسفار” ، دلایل بیزاری خود را از جاهلان فرزانه نمای زمان خویش و عزلت و تصوف خود در كهك (روستایی دورافتاده در سی كیلومتری شهر قم) را بیان داشته است. پس از بازگشت به شیراز ، شهرت صدرای شیرازی عالمگیر شده بود و طالبان حكمت از نواحی و اطراف برای درك فیض به حضورش می شتافتند.
او خود در مقدمه ی اسفار می گوید: «….. به تدریج آنچه در خود اندوخته بودم، همچون آبشاری خروشان فرود آمد و چون دریایی پر موج، در منظر جویندگان و پویندگان قرار گرفت. »
ملاصدرا پس از فراگیری علوم از استادانش ، برای تدریس به قم رفت و پس از آن به امر شاه عباس دوم به شیراز بازگشت و در آنجا به تدریس مشغول گردید.
او شاگردان بسیار داشت كه از آن جمله ، ملامحسن فیض كاشانی و ملا عبد الرزاق لاهیجی را می توان نام برد.
3-شخصیت فلسفی ملا صدرا
در زمان حیات ملاصدرا ، یعنی در اواخر قرن دهم و شروع قرن یازدهم هجری ، كلام و فلسفه از علوم رایج و محبوب آن زمان به شمار می رفت. دلیل عمده ی گسترش این علم نسبت به سایر علوم آن زمان مانند فقه، ادبیات عرب، ریاضی، نجوم ، طب و …، همچنین هنرهای رایج آن زمان مانند خط ، معماری و كتیبه را می توان در شرایط اجتماعی آن دوران كه خود زاییده ی شرایط سیاسی حاكم بر كشور بود جستجو نمود. عدم وابستگی و استقرار ومركزیت حكومت وقت، امنیت و آزادی خاصی را حكم فرما ساخته بود كه شكوفا شدن استعداد ها و گسترش هنر و علم را در پی داشت.
4-شخصیت عرفانی ملا صدرا
صدرالدین محمد در علوم متعارف زمان ، به ویژه در فلسفه اشراق ، مكتب مشاء ، كلام ، عرفان و تفسیر قرآن مهارت یافت. او آثار فلسفی متفكرانی چون سقراط و فلاسفه ی هم عصر او، افلاطون، ارسطو و شاگردانش و دانشمندانی چون ابن سینا و خواجه نصرالدین طوسی را دقیقاً بررسی نمود، موارد ضعف آنها را باز شناخت و مسایل مبهم مكاتب را به خوبی دانست.
اگرچه او از مكتب اشراق ، بهره ها برد ولی هرگز تسلیم عقاید آنان نشد و گرچه شاگرد مكتب مشاء گردید لیكن هرگز مقید به این روش نشد. ” حكمت متعالیه ” مهمترین كتاب ملاصدرا به شمار می آید كه حاوی ژرف ترین پاسخ ها به مسائل فلسفی است. ملاصدرا ، علاوه بر سلوك درعرفان ، به عنوان یكی از موفق ترین فلاسفه ، مطرح می باشد كه با طی كردن مراحل مختلف، گنجینه ی با ارزشی را برای ساخت قلعه ای از دانش كشف نمود كه با نور جاودانی حقیقت می درخشد.
ملاصدرا می نویسد:
(( من وقتی دیدم زمانه با من سر دشمنی دارد و به پرورش اراذل و جهال مشغول است و روز به روز شعله های آتش جهالت و گمراهی برافروخته تر و بدحالی و نامردی فراگیرتر می شود ، ناچار روی از فرزندان دنیا برتافتم و دامن از معركه بیرون كشیدم و از دنیای خمودی و جمود و ناسپاسی به گوشه ای پناه بردم و در انزوای گمنامی و شكسته حالی پنهان شدم . دل از آرزوها بریدم و همراه شكسته دلان بر ادای واجبات ، كمر بستم و كوتاهی های گذشته را در برابر خدای بزرگ به تلافی برخاستم.
نه درسی گفتم و نه كتابی تألیف نمودم ؛ زیرا اظهار نظر و تصرف در علوم و فنون و القای درس و رفع اشكالات و شبهات و …. نیازمند تصفیه روح و اندیشه ، تهذیب خیال از نابسامانی و اختلال ، پایداری اوضاع و احوال ، و آسایش خاطر از كدورت و ملال است و با این همه رنج و ملالی كه گوش می شنود و چشم می بیند چگونه چنین فراغتی ممكن است… ، ناچار ازهمراهی با مردم دل كندم و از انس با آنان مأیوس گشتم تا آنجا كه دشمنی روزگار و فرزندان زمانه بر من سهل شد و نسبت به انكار و اقرارشان ، و عزت و اهانتشان بی اعتنا شدم.
آن گاه روی فطرت به سوی سبب ساز حقیقی نموده ، با تمام وجودم در بارگاه قدسش به تضرع و زاری برخاستم و مدتی طولانی بر این حال گذراندم ؛ سرانجام در اثر طول مجاهدت و كثرت ریاضت ، نورالهی در درون جانم تابیدن گرفت و دلم از شعله شهود مشتعل گشت. انوار ملكوتی بر آن افاضه شد و اسرار نهانی جبروت بر وی گشود و در پی آن به اسراری دست یافتم كه در گذشته نمی دانستم و رمزهایی برایم كشف شد كه به آن گونه از طریق برهان نیافته بودم و هر چه از اسرارالهی ، حقایق ربوی ، ودیعه های عرشی و رمز و راز صمدی را با كمك عقل و برهان می دانستم با شهود و عیان روشنتر یافتم. در اینجا بود كه عقلم آرام گرفت و استراحت یافت و نسیم انوار حق ، صبح و عصر و شب و روز بر آن وزید و آنچنان به حق نزدیك شد كه همواره با او به مناجات نشست .))
5-آثار ملاصدرا
از ملاصدرا آثار درخشانی باقی مانده است كه برخی از آنها عبارتند از : اسفار اربعه ، مبدأ و معاد ، دیوان اشعار، حدوث العالم ، مفاتیح الغیب ، متشابهات القرآن.
6-وفات ملاصدرا
حكیم وارسته در طول عمر 71 ساله اش هفت بار با پای پیاده به حج مشرف شد و گل تن را با طواف كعبه دل صفا بخشید و در آخر نیز سر بر این راه نهاد و به هنگام آغاز سفر هفتم یا در بازگشت از آن سفر به سال 1050 ه .ق در شهر بصره تن رنجور را وداع نمود و در جوار حق قرار گرفت ، و در همانجا به خاك سپرده شد. اگر چه امروز اثری از مزار او نیست اما عطر دلنشین حكمت متعالیه از مُركب نوشته هایش همواره مشام جان را می نوازد.
بزرگترین وضع حمل دنیا
شاید بزرگترین وضع حمل دنیا که همه کافران را متحیر میکند، در همین روزهای نزدیک اتفاق بیفتد.
روزی خواهد آمد که زمین وضع حمل میکند و هر آنچه که از زمان پیدایش بشر به خود دیده است، به زبان جاری میسازد و به شدت میلرزد. کفار اهل قیامت را متعجب و حیران میشوند که چه به روز زمین آمده است، همه به شتاب به سوی صحرای محشر در حرکتند. گروهی که نور چهرهشان بر طرف راست میافتد و آنان را به سمت دادگاه عدل الهی رهسپار میکند و گروهی هم که به دلیل تاریکی دلشان، چهرهشان بینور است و با التماس از پرهیزکاران میخواهند تا آنان را نیز با خود ببرند که در تاریکی صحرای محشر تنها نمانند و گرفتار نشوند!
re2008
روزی که شاید با این هیاهوی شهر و دیار دنیویمان کمی به فراموشی سپرده شده، در همین نزدیکی است و مشخص نیست چند لحظه دیگر تا برپایی محشر موعود باقی مانده است.
خداوند متعال در سوره مبارکه زلزله از زمین لرزه بزرگی خبر میدهد که با لرزش پی در پی، زمین همه آنچه که در خود پنهان داشته را نهان میکند .گویی زمین همچون زن بارداری هر کار خوب و بدی که انسان ها کردهاند را از درونش بیرون میریزد و آن را آشکار میسازد.
چرا در این آیه زمین به زن باردار تشبیه شده است؟ در متن عربی آیه دوم سوره مبارکه آورده شده است «و اخرجت الارض اثقالها» و از آنجایی که در عربی برای صیغه مفرد مونث (که برای زنان به کار می رود) ضمیر «ها» به کار میرود، بنابراین نتیجه میگیریم خداوند زمین را به زنی باردار تشبیه میکند که در روز قیامت هر چیزی را نمایان میکند.
شهادت زمین در روز قیامت
آیه پنج سوره مبارکه زلزله درباره شهادت زمین در روز قیامت میفرماید «آرى پروردگار تو به وى وحى كرده كه به زبان آيد و اسرار را بگويد» بعد از خدا ، زمین هم در کنار دو فرشته رقیب و عتید، اعضای بدن و دیگر شاهدان بشری و غیر بشری از گواهان انسان در روز قیامت هستند.
آری، زمین مادر دنیا در قیامت از شاهدان دادگاه علنی در صحرای مالامال از جمعیت محشر است. چه سعادتمند و عاقبت بخیر است انسانی که میبخشد بیآن که بداند طرف مقابلش کیست، چشم میپوشد از خطای برادر و خواهر دینی خود، پر هیز میکند از آنچه گفتهاند انجام نده و سبقت میگیرد در انجام خیر و برکت و کمک به همنوعانش .چه سعادتمند است کسی که هر ذره از اعمالی که انجام داده است در صحرای قیامت توسط زمین در دادگاه علنی فریاد زده میشود.
اعمال به قدر ذره ای هم باشد، اندازه گیری می شود. ذره به ذرات معلق غبار گفته میشود که در آفتاب نمایان میشود. یعنی اگر انسانی به اندازه سنگینی آن ذره کاری را انجام دهد نتیجه اش را میبیند!
آری زمین همه اتفاقات پیرامون خود را میبیند و میشنود. حال خدای آفریننده زمین چگونه توانایی دیدن کوچکترین کارهای بندگانش را نخواهد داشت؟ چشم عقلمان را باز کنیم و عاشقانه در انجام کارها تصمیم بگیریم.
معنی سوره زلزله در متن ذیل آورده شده است:
بسم الله الرحمن الرحیم
وقتى كه زمين آن زلزله مخصوصش را آغاز مى كند (۱) و زمين آنچه از مردگان (و يا معادن ) كه در شكم دارد بيرون مى ريزد (۲) و انسانها از در تعجب مى پرسند: زمين را چه شده است (۳) در آن روز زمين اخبار و اسرار خود را شرح مى دهد (۴) آرى پروردگار تو به وى وحى كرده كه به زبان آيد و اسرار را بگويد (۵) در آن روز مردم يك جور محشور نمى شوند بلكه طايفه هايى مختلفند تا اعمال هر طايفه اى را به آنان نشان دهند (۶) پس هر كس به سنگينى يك ذره عمل خيرى كرده باشد، آن را مى بيند (۷) و هر كس به سنگينى يك ذره عمل شری كرده باشد نیز آن را مى بيند (۸).
بزرگترین وضع حمل دنیا در قرآن خبر قرآنی صحرای محشر وضع حمل دنیا
گردوغبار تعصب از پژوهشهای ادبیات بومی زدوده شود
عضو هیات علمی دانشگاه پیام نور لرستان گفت: باید گردوغبار تعصب از روی پژوهشهای حوزه ادبیات بومی زدوده شود.
دکتر عزتالله سپهوند در گفتوگو با ایسنا، با اشاره به وجوه تمایز ادبیات بومی و ادبیات فارسی اظهار کرد: یکی از این وجوه تفاوت این است که زبان و ادبیات بومی در طول تاریخ غالبا شفاهی بوده یا مانده است، در حالی که زبان و ادبیات رسمی یا کلاسیک کشور به صورت مکتوب درآمده است.
وی اضافه کرد: ادبیات بومی ما در تعامل مدام با ادبیات رسمی، کلاسیک یا آکادمیک بوده است، با این تفاوت که مخاطب اصلی ادبیات عامه در طول تاریخ عموم مردم و مخاطب اصلی در ادبیات کلاسیک غالبا طبقه اشراف بودهاند و به مرور زمان ادبیات آکادمیک غالب بر زبانهای بومی شده است.
سپهوند با بیان اینکه بسیاری از متون ادبیات فارسی همچون شاهنامه و اشعار خمسه نظامی برگرفته از ادبیات بومی بوده است، تصریح کرد: به رغم تفاوت ماهوی ادبیات بومی و رسمی این دو در طول تاریخ با هم در تعامل بودهاند.
این دکترای زبان و ادبیات فارسی با اشاره به چالشهای پیش روی حفظ و ترویج ادبیات بومی افزود: تلاش غرب برای گذار از چندفرهنگی به تکفرهنگی در جهان امروز و نیز از تکثر فرهنگی به دیکتاتوری فرهنگی و از چندزبانی به تکزبانی از عمده علل به دست فراموشی سپرده شدن ادبیات بومی در میان بسیاری از ملتها و تمدنها در جهان امروز است.
وی اظهار کرد: متاسفانه برخی از مدافعین حفظ ادبیات بومی به جای دفاع علمی، منطقی و مستدل با دفاع مبتنی بر تعصب جاهلانه ضربههای شدیدتری را بر پیکره ادبیات عامه وارد میکنند.
سپهوند تصریح کرد: رابطه زبانهای بومی و ادبیات عامه با ادبیات رسمی ایران رابطهی مادر - فرزندی است. حرمت و احترام این دو همواره به شکل طبیعی حفظ شده است در حالیکه عدهای به باور غلط به وجود تقابل میان این دو مشغول حرمتشکنی و در آرزوی خام جدایی طلبیاند.
این عضو هیئت علمی دانشگاه پیام نور لرستان اضافه کرد: مهمترین وظیفه پژوهشگران حوزه ادبیات بومی زدودن گرد و غبار تعصب از روی پژوهشهای مربوط به حوزه ادبیات بومی است.
وی با اشاره به اینکه زبان و ادبیات فاخر فارسی ستون استوار هویت ایرانی- اسلامی است، یادآور شد: دیگر زبانهای بومی ایران برای حفظ این ستون فاخر، چون ریشههایی از خاک ایران زمین برآمده و در آن پیچیده و با آن در هم تنیده و در طول تاریخ با هم بالیده و نالیدهاند.
دکتر سپهوند در پایان التزام عملی دولتمردان به اصل ۱۵ قانون اساسی را که ضمن به رسمیت شناختن زبان فارسی، سایر زبانهای محلی و ادبیات بومی ایران را نیز به رسمیت میشناسد و اجازه تدریس آنها را در مراکز آموزشی میدهد، از دیگر راهکارهای راهگشا برای تقویت و حفظ و ادبیات بومی و حتی زبان فارسی دانست.