پژوهشی در قرآن
عالم خلق و عالم امر
به طور کلی در مطالعه آیات قرآنی در جهان آفرینش دو پدیده، جلب توجه می نماید: یکی پدیده«خلق» که در مسیر سلسله علل و اسباب، قرار داشته و بر زمان و مکان، منطبق می گردد و مسیر تکامل را تدریجاً می پیماید. دیگری پدیده«امر» که نشان دهنده ارتباط موجودات با خداوند به طورآنی، موجود می گردد و اسباب و سائل مادی در آن راه ندارد و در حقیقت پدیده و عالم امر که روح از آن عالم است، عالم موجودات غیر مادی است.
مرحوم علامه طباطبائی(ره) در معنای امر در ذیل آیاتی که از تفسیر«المیزان» نقل کردیم، می گوید: امر هر چیز عبارت است از ملکوت آن چیز و برای هر موجودی، ملکوتی و امری است که در آیه 75 سوره انعام و آیه 4 سوره قدر به آن اشاره شده است.
وَکَذَلِکَ نُرِی إِبْرَاهِیمَ مَلَکُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَلِیَکُونَ مِنَ الْمُوقِنِینَ (انعام/75)
«و همچنین ما به ابراهیم ملکوت و باطن آسمان ها را ارائه دادیم تا به مقام اهل یقین رسد.»
فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّیْطَانُ لِیُبْدِیَ لَهُمَا مَا وُرِیَ عَنْهُمَا مِن سَوْءَاتِهِمَا وَقَالَ مَا نَهَاکُمَا رَبُّکُمَا عَنْ هَذِهِ الشَّجَرَةِ إِلاَّ أَن تَکُونَا مَلَکَیْنِ أَوْ تَکُونَا مِنَ الْخَالِدِینَ (اعراف/20)
«آن گاه شیطان(آدم و حوا) هر دو را به وسوسه فریب داد تا زشتی های پوشیده ی آنان پدیدار شود و به آنان پدیدار شود به دروغ گفت خدا شما را از این درخت نهی نکرد جز برای این که مبادا دو پادشاه شوید یا عمر جاودان یابید.»
تَنَزَّلُ الْمَلَائِکَةُ وَالرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِم مِّن کُلِّ أَمْرٍ (قدر/4)
«در این شب فرشتگان و روح(یعنی جبرئیل) به اذن خدا از هر فرمان نازل گرداند.»
مطابق آیات قرآن هر دو پدیده یعنی پدیده مادی و قابل لمس یعنی«عالم خلق» و پدیده های امری و مجرد غیر مادی یعنی«امر و خلق» هر دور از جانب خداوند می باشد چنان که در سوره اعراف آیه 54 می فرماید:
أَلاَ لَهُ الْخَلْقُ وَالأَمْرُ (اعراف/54)
«آگاه باشید که آفرینش و تدبیر جهان از آن اوست یعنی به فرمان او است».
خداوند این معنی را در آیات دیگر از جمله آیات دیگر از جمله آیه 59 سوره آل عمران، نیز متذکر می گردد به این صورت که ابتدا خلقت آدم را ذکر و ارتباط آن را با خاک که یکی از اسباب آن است، بیان، سپس وجود آن را بدون ارتباط به چیزی با تعبیر«کن» یعنی«باش» خاطر نشان می سازد پس کیفیت خلقت آدم به صورت تدریج، انجام پذیرفته ولی نفخ روح به صورت غیر تدریجی و یا پدیده امر به وجود آمده پس روح انسان به امر خداوند موجود گشته است و نظیر این آیه را خوانندگان می توانند در آیات 12 تا 14 سوره«مؤمنون» مطالعه نمایند.
انَّ مَثَلَ عِیسَى عِندَ اللّهِ کَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِن تُرَابٍ ثِمَّ قَالَ لَهُ کُن فَیَکُونُ (آل عمران/59)
«همانا مثل خلقت عیسی(در خارق العاده بودن) از جانب خدا همانند خلقت آدم ابوالبشراست که خدا او را از خاک بساخت سپس به خاک گفت بشری به حد کمال باش همان دم چنان گشت.»
وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ مِن سُلَالَةٍ مِّن طِینٍ-ثُمَّ جَعَلْنَاهُ نُطْفَةً فِی قَرَارٍ مَّکِینٍ - ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَامًا فَکَسَوْنَا الْعِظَامَ لَحْمًا ثُمَّ أَنشَأْنَاهُ خَلْقًا آخَرَ فَتَبَارَکَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِینَ (مؤمنون/14- 12)
«همانا آدمی را از گل خالص آفریدیم- پس آن گاه او را نطفه گردانیده و در جای استوار(صلب و رحم) قرار دادیم- آن گاه نطفه را علقه و علقه را گوشت پاره و باز آن گوشت را استخوان و سپس بر استخوان ها گوشت را استخوان و سپس استخوان ها گوشت پوشانیدیم پس از آن خلقتی دیگر انشا نمودیم آفرین بر قدرت کامل بهترین آفریننده.»
چنان که در آیه 59 سوره آل عمران ملاحظه می گردد، قرآن پیدایش پدیده روح را به عنوان کیفیتی متفاوت با مراحل قبلی، معرفی کرده است یعنی جنین در ماه های اول دوره جنینی، دارای حیات و در حال رشد و نمو می باشد و موقعی که رشد به حدی رسید که ساختمان قلب، کامل گردید و شروع به طپش نمود و اعضای بدن کامل شد، حیات نباتی جنین تبدیل به حیات عالی تری گردیده، پدیده دیگری به نام روح و نفس، به وجود می آید و از آن تعبیر به کیفیت امری شده است.
در روایت وارد از امام سجاد(ع) در تفسیر نورالثقلین به این حقیقت اشاره شده که حیات ابتدایی که بیش تر، جنبه نباتی دارد به کیفیت بالاتری که برای تعقل و زندگی مستقل آماده گردیده، تبدیل می گردد.
پس، از آیات فوق استفاده می شود که روح موجودی محقق و مجرد از ناحیه پروردگار بوده، جسم نیست زیرا به تعبیر مؤلف کتاب«رساله النفسیه» «جسم قسمت پذیر بوده و روح، قسمت پذیر نیست، و روح عرض هم نیست زیرا که عرض را به خود، قیام نبود و جان، اصل آدمی است و همه اعضاء تبع وی است، عرض چگونه بود…؟»
جالب این است که مؤلف کتاب«رساله النفیسه»، «فضل اللّه بن حامد حسینی» متوفای 921 ھ ق. بعد از ذکر مطالب یاد شده، دو بیت شعر فارسی نیز در زمینه مورد بحث چنین سروده است:
«سری است که جز نهفتنش نیست روان دری است نفیس و سفتنش نیست روا رازی که میان جان جانان منست دانسته نیست و گفتنش نیست روا»
لازم به یاد آوری است که:
توجه به علوم جدید همواره برای ما برداشت جدیدی را به ارمغان نمی آورد، ولی سبب می شود برداشتی را که پیش تر از قرآن داشتیم و آن را تعبّداً قبول می کردیم، در پرتو دستاوردهای علمی با بینش و ادراک بهتری به آن برسیم.
برداشت های علمی و اشاره به علوم روز و یاد آوردن الفاظی که به نحو کلیدی دانشمندان را به قرآن و علوم مطرح شده درآن رهنمون سازد، می تواند کمک شایانی به تبیین معجزه بودن قرآن در عصر حاضر داشته باشد. و دانشمندان به تدبر و تفکر درآیات قرآن وادارد و نشان دهد که قرآن نه تنها در عصر جاهلی، بلکه در تمام عصرها، معجزه ای جاوید است.
م