چرا آسمان به رنگ آبى مى باشد؟
علت آبى بودن رنگ آسمان و رنگ سرخ و نارنجى بودن غروب ، آن است كه مولكولهاى هوا، نور بنفش را كه داراى طول موج كوتاه است آسان تر از نور قرمز با طول موج بلند، پراكنده و پخش مى كند و به عبارت ديگر، مولكولهاى فوقانى جو، براى پخش رنگ آبى قدرت بيشترى دارند. لذا اين رنگ آبى در همه جهات پراكنده مى شود، در حالى كه ظهور رنگ سرخ و يا نارنجى غروب به علت آن است كه پرتو خورشيد هنگام غروب ، قسمت عمده اى از نور آبى را از دست داده و رنگ سرخ باقى مى ماند.
در آسمان چه خبر است ؟
در آن قسمت از فضا كه تا كنون بشر توانست بررسى كند حدود صد ميليون كهكشان وجود دارد. كهكشانها كه حداقل هر كدام داراى صد هزار ميليون (000/000/000/100) صد ميليارد ستاره مى باشند كه همه در حال چرخش هستند. يكى از كهكشانهاى مجاور كهكشان ما در هر ثانيه 300 كيلومتر به كهكشان ما نزديك مى شود و كهكشانهاى ديگر با سرعت 1810 كيلومتر در ثانيه از ما دور مى شود و يكى از كهكشانهاى كه 85 ميليون سال نورى از ما دور است ، با سرعت 15360 كيلومتر در ثانيه و ديگرى كه در فاصله 135 ميليون سال نورى قرار دارد، با سرعت 22800 كيلومتر در ثانيه از ما دور مى شوند. ولى بخاطر فاصله زياد، ثابت به نظر مى آيند همانند قطارى كه از دور با سرعت مى آيد و يا مى رود و يا هواپيما با فاصله زياد در پرواز باشد ثابت به نظر مى رسند.
با اين همه چراغانى بودن آسمان به بيراهه نرويم
قال الصادق عليه السلام
يا مفضل فكر، فى النجوم و اختلاف مسيرها منها السريع و منها البطى ء و منها المتعدل السير
اى مفضل فكر كن در نجوم از ستارگان و سيارات و در اختلاف داشتن مسير حركت آنها كه بعضى از آنها سريع حركت مى كنند و بعضى آرام و بعضى با سرعت متوسط دور مى زنند
حركت سيارات و ستارگان از جمله امور مهمه عالم هستى است كه افكار همگان را از جمله افكار ائمه معصومين عليهم السلام را هم به خود مشغول داشته است و اين نشانگر اين امر مهم است كه انسان براى پيدا كردن خداوند و شناخت بيشتر و بيرون آمدن از پيله تن و غفلت بايد به آسمان بنگرد كه چگونه حركت مى كنند و با چه ابزارى در فضا معلقند. و اين چه قدرتى است كه اين كرات عظيم با وزن و حجم غير قابل شمارش و وزن را به هم مشغول كرده است و اصلا چرا همه آنها را تحت تسخير انسان قرار داده و براى تكامل انسان آفريده است ؟ مگر انسان كيست و چيست كه مستحق اين همه تكريم است ؟!
حال آيا سزاوار است انسان با اين همه چراغانى و نورافشانى در عالم بالا و پايين و با داشتن ماه و خورشيد آسمان و از همه بالاتر با در دست داشتن خورشيد فكر و عقل باز به بيراهه قدم گذارد و به عبادت حق نايستد؟!