سرمه اندیشه

  • خانه 
  • عمومی  

فال

04 اردیبهشت 1396 توسط زهرا كرمي

نظر اسلام در مورد فال و فال گیری چیست آیا فال حافظ و قهوه و …اعتبار دارد؟
?منظور از فال در ادبیات عرب این است که انسان حادثه ای را نشان پیروزی و موفقیت و پیشامد خیر بداند .مثلا بگوید که چون فلان نوزاد در روز میلاد یکی از معصومان به دنیا آمده است آینده خوبی دارد و یا صبحگاهان که از منزل خارج می شود وقتی با انسان صالح و درستکاری برخورد کرد بگوید این نشان می دهد که امروز کارهای ما رو به راه خواهد بود .
❕این گونه فال نیک زدن مورد تایید اسلام است .
?حضرت علی فرمود:
« فال نیک زدن حق است»
?نهج البلاغه حکمت 400
?پیامبر گرامی فرمود:
« فال نیک بزنید آن را خواهید یافت»
?پیام امام امیر المومنین ج15 ص267
?در غرر الحکم آمده است که حضرت علی فرمود:
« فال نیک بزن تا پیروز شوی »
?غرر الحکم ح ۱۸۵۷ 
پیامبر گرامی فرمود:
« خداوند فال نیک را دوست دارد»
?بحار الانوار ج ۷۴  ص۱۶۵ 
?وقتی انسان تفال به خوبی می زند اثر روانی قابل توجهی در او به وجود می آید و او را امیدوار به آینده خوب  می سازد و اراده او را برای ادامه کارها تقویت می کند و به او شجاعت و استقامت می بخشد و این اثر روانی قابل انکار نیست و سبب پیشرفت و پیروزی می شود .
❕البته اگر فال نیک با توکل بر خدا همراه باشد اثر معنوی غیر قابل انکار دارد . بنابراین اعتقاد به تاثیر فال نیک به آن معنا که گفتیم یک امر خرافی تلقی نمی شود.
?آنچه که جزو خرافات است و با توحید منافات دارد فال بد زدن است .
?حضرت علی فرمود:
« فال بد حق نیست و جزو خرافات است»
?نهج البلاغه حکمت ۴۰۰
?پیامبر گرامی فرمود:
« فال بد زدن نوعی شرک است»
?مسند احمد ج ۱  ص ۳۹۲ 
?زیرا مفهومش این است که غیر خدا را در سرنوشت خود موثر و شریک بدانیم و این نوعی شرک است .
?وفرمود:
« کسی که اراده سفری کند و از منزل به سوی مقصد حرکت کند ولی پرنده ای را ببیند و به فال بد بگیرد و به خانه برگردد به آنچه بر محمد نازل شده کافر گردیده است»
?کنزالعمال ج ۱۰  ص ۱۱۴ 
?زیرا پریدن پرنده ای را در سرنوشت خود موثر دانسته به گونه ای که او را از حرکت به سوی مقصد باز داشته است .
?در روایت دیگر آمده است :
« پیامبر فال نیک را دوست می داشت و از فال بد متنفر بود»
?بحار الانوار ج ۹۲  ص ۲ 
?امام صادق فرمود:
« فال چنان است که صاحبش به آن معتقد شود .اگر آسانش گیرد ( فال نیک بزند ) آسان است و اگر سختش گیرد ( فال بد بزند ) سخت است و اگر چیزی نگیرد چیزی نخواهد بود»
?الکافی ج ۸ ص۱۹۷ 
و در روایات بیان شده است که کفاره فال بد زدن توکل بر خداوند است و هرگاه فال بد زدید با توکل بر خدا به فال بد توجه نکنید و اثر فال بد با توکل از بین می رود چنان که پیامبر گرامی فرمود:
« کفاره فال بد زدن توکل بر خداست»
?وسائل الشیعه ج 2

 1 نظر

سخن بزرگان 

04 اردیبهشت 1396 توسط زهرا كرمي

????????????

سخنان ائمه و عرفا و بزرگان در مورد دخالت مردم در امور سیاسی

????????????
?امام خمینی ره:
?ما مکلفیم در امور سیاسی دخالت کنیم؛ در این ایام، که اعلان می‌کنند مسئله[انتخابات] را، 
?آن اشخاصی که در حوزه‌ها هستند، باید دست از کارها بردارند و راه بیفتند توی شهرها و دهات و روستاها و کمک کنند. 
⚡️و اگر نکنند، فردا مسئول‌اند پیش خدا و اگر مسامحه کنند، فردا مسئول‌اند پیش خدا. مردم را دعوت کنند به دخالت در امور،  به انتخاب صحیح، شماها مبلغ اسلام هستید…
?آیت الله امام خامنه ای:
?به هر کسی می خواهی رأی بدهی بده اما جواب خدا را هم باید آماده کنی.
?اگر فردا خدا گفت: چرا به این رأی دادی؟ باید بگویی، این آدم دینداری بود، با تقوا بود،..خیانت نمی کرد،
♻️ اینها را باید بگویی، اگر نگویی آنوقت شما با تمام خیانت‌هایش شریک هستی. حالا باید بگردی و فردی با این مشخصات پیدا کنی و به او رأی بدهی…
?آیت الله خوشوقت ره:
اگر کسی را دارای صفات تشخیص دادید، ✅وظیفه دارید. چون اگر معرّفی نکنید، مردم اشتباه رأی می‌دهند. چون خیلی‌ها به خصوص زن‌ها، به خصوص در روستاها و شهرستان‌های دور از پایتخت، غالباً این اشخاص را نمی‌شناسند.
?بعضی افراد گمراه در آن‌جا با تبلیغات و وعده‌ها مردم را گول می‌زنند. اگر می‌دانید چه کسی خوب است، باید معرّفی کنید. این وظیفه‌ی شماست. 
?حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله:
☘هر کس خود را بر قومی مقدم بدارد (پیشوایی آنها را بر عهده بگیرد) در حالی که

بداند در بین آن ملت فاضل تر (و شایسته تر) از او (برای آن کار) وجود دارد، آن شخص به خدا و رسول و جمیع مسلمانان خیانت کرده است.
?حضرت علی علیه السلام:
 ?هر که به کردار عده ای راضی باشد، مانند کسی است که همراه آنان کار را انجام داده باشد و هر کس به کردار باطلی دست زند او را دو گناه باشد، گناه انجام آن و گناه راضی بودن به آن
???????????

  

بیانات امام خمینی در جمع روحانیون تهران  ۴ / ۱۰ /۱۳۶۰

صحیفه نور جلد ۱۵ ص ۵۹

?فرمایشات مقام معظم رهبری

?از بیانات مرحوم آیت الله خوشوقت ره

 نظر دهید »

منت

04 اردیبهشت 1396 توسط زهرا كرمي

تمام نعمات ظاهری و باطنی را خداوند متعال به انسان عطا کرده و نعماتی که به چشم نمیایند و باطنی هستند هزاران هزار برابر نعمات ظاهریند .خداوند متعال با همه نعماتی که به بشر عطا کرده، نفرموده بر سر بشر منت میگذارم  الا در یک جا ، آنهم در مورد بعثت رسول اکرم است لذا از خصوصیات منحصر به فرد رسول اکرم این است که خداوند متعال در مورد بعثت او بر سر همه مسلمانان و مؤمنان منت نهاده است لَقَدْ مَنَّ اللّهُ عَلَى الْمُؤمِنِینَ إِذْ بَعَثَ فِیهِمْ رَسُولاً مِّنْ أَنفُسِهِمْ یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِهِ وَیُزَکِّیهِمْ وَیُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَإِن کَانُواْ مِن قَبْلُ لَفِی ضَلالٍ مُّبِینٍ 

                      ۱۶۴ آل عمران

به یقین، خدا بر مؤمنان منت نهاد [که‏] پیامبرى از خودشان در میان آنان برانگیخت، تا آیات خود را بر ایشان بخواند و پاکشان گرداند و کتاب و حکمت به آنان بیاموزد، قطعاً پیش از آن در گمراهى آشکارى بودند.
?توضیح مطلب?

در نفس انسان نیازها و غرایز گوناگونی قرار داده شده است که همگی طالب ارضا و هدایت صحیح هستند. خداوند متعال برای هدایت انسان، بهترین ابزار را در اختیار او قرار داده و امکانات متعددی به او عطا کرده است، تا هم بتواند نیروی خود را صرف ارضای نفسانیات کند و هم با امکانات و نیروی داده شده، جلو خواهش‏ های نفسانی را بگیرد و کشش‏ های درونی را تحت نظم و ضابطه در آورد. دو راهنما نیز در اختیار او قرار داده است تا حق را از باطل و سره را از ناسره متمایز کند یکی در درون انسان که عقل است  اگر چه ابزارهای ظاهری مانند محسوسات و اندام‏های حسی نیز درهدایتگری این راهنما دخالت دارند.  و دیگری پیامبران الهی که این راهنما از طریق وحی برای انسان فرستاده می‏ شود تا تمام رفتارها را به انسان بیاموزد و حدود و مقررات آن را نیز روشن نماید، چون عقل دارای خطا و نقصان است. برترین هادی، آن است که دارای مقام عصمت و مرتبط با وحی باشد; تنها راه آن، بعثت است. پس بعثت ‏بزرگ‏ ترین نعمت ‏خداوند بربشر است و جا دارد که خداوند بر این نعمت منت گذارد و این احسان و نیکویی را به رخ آنان بکشد، خداوند در آیه فوق به خاطر بعثت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله برمؤمنان منت می‏نهد و این نعمت ‏بزرگ و معنوی را به رخ آنان می‏کشد.
?منت چرا‌ ?

ممکن است کسی تصور کند که منت گذاری، کار صحیحی نیست، چرا خداوند در این جا منت می‏گذارد؟ مگر بعثت چه ویژگی هایی دارد و هدف از آن چیست؟

واژه منت از «من‏» به معنای چیزی است که با آن وزن می‏کنند (سنگ کیلو) و نیز به معنای نعمت‏سنگین و باعظمت نیز به کار می‏رود.

بنابراین هر نعمت‏سنگین و گرانبهایی را منت گویند. کاربرد این واژه دو گونه است: قولی و فعلی  (مفردات راغب، واژه «من‏»)

اگر کسی عملا نعمت‏ بزرگی به دیگری بدهد، این همان منت عملی است که بیشتر در مسائل تربیتی و هدایتی و معنوی کاربرد دارد و پسندیده و ارزنده است. که برخی گفته ‏اند: این منت مختص به خدای متعال است. اگر کسی کار کوچک خود را با سخن گفتن بخواهد به رخ دیگری بکشد و آن را بزرگ جلوه دهد، کاری است‏بسیار زشت، که این از منت‏ های بشری است. در نتیجه، منت ‏گذاری بر بخشیدن نعمت‏های بزرگ که از جمله آن‏ها نعمت رسالت است، منتی زیباست و لذا «من الله‏» یعنی انعم الله

خداوند نعمت‏بزرگی بخشید و در اختیار مؤمنان قرار داد. چنان که در جای دیگر خداوند به خاطر هدایت کردن انسان‏ها به ایمان، بر آن‏ها منت می‏گذارد. «بل الله یمن علیکم ان هداکم للایمان‏» سوره حجرات، آیه ۱۷ 

اگر مسلمانان به خاطر پذیرفتن اسلام، مشکلات و خسارت‏ های زیادی متحمل شده ‏اند نباید فراموش کنند که خداوند بزرگ ‏ترین نعمت را در اختیار آن‏ها گذاشته و پیامبری مبعوث کرد تا انسان‏ها را تربیت کند و از گمراهی‏ها باز دارد. بنابراین هر اندازه برای حفظ این نعمت ‏بزرگ تلاش و کوشش شود و هر بهایی پرداخته شود، بازهم ناچیز است

مجمع البیان، ج  ۲ ص ۸۷۵
?منت‏ بر دو قسم است?

1.پسندیده 

منت پسندیده مانند منت در آیه مورد بحث و نیز منت ‏خداوند بر هدایت کردن مؤمنان به سوی ایمان  سوره حجرات آیه ۱۷ 

و نیز مانند منت‏ خداوند بر موسی و هارون سوره صافات آیه ۱۱۴  به خاطر نبوت، رسالت و نجات آن‏ها

و منت‏گذاری خداوند بر حضرت یوسف به خاطر به حکومت رسیدن او  سوره یوسف  آیه ۹۰ 
منت نا پسند:

 منت ناپسند و نکوهیده مانند منت ‏گذاری و به رخ کشیدن انفاق، که باطل کننده انفاق نیز می‏باشد.  سوره بقره، آیه ۲۶۲ 

و به رخ کشیدن اسلام و ایمان به خداوند یا پیامبر (یا دیگران)   سوره حجرات، آیه ۱۷ 

? منت گذاری بر خدا و دیگران?

از آن جا که کارهای انسان در برابر عظمت‏ خداوند و کارهای او بسیار ناچیز است، هرگونه منت گذاری انسان‏ها بر یکدیگر و بر خداوند ناپسند است «اللهم اجر للناس علی یدی  الخیر و لا تمحقه بالمن‏            منابع 

تفسیر نمونه، ج ۳ ص ۱۵۸

 نظر دهید »

کلام امیر 

04 اردیبهشت 1396 توسط زهرا كرمي

? با من از مولايم سخن بگو.

فروغ ولايت (قسمت نهم)
?نقل عفيف كندى
عفيف كندى مى‌گويد: در يكى از روزها براى خريد لباس و عطر وارد مكه شدم و در مسجد الحرام در كنار عباس بن‌عبدالمطلب نشستم. وقتى‌كه خورشيد به اوج بلندى رسيد, ناگهان ديدم مردى آمد و نگاهى به آسمان كرد و سپس رو به كعبه ايستاد.چيزى نگذشت كه نوجوانى به وى ملحق شد و در سمت راست او ايستاد. سپس زنى وارد مسجد شد و در پشت سرآن دو قرار گرفت آن‌گاه هر سه با هم مشغول عبادت و نماز شدند. و من از ديدن اين منظره كه در ميان بت‌پرستان مكه سه نفر حساب خود را از جامعه جدا كرده و خدايى جز خداى مردم مكه را مى‌پرستند در شگفت ماندم . رو به عباس كردم و گفتم: امر عظيم .او نيز همين جمله را تكرار كرد و سپس افزود: آيا اين سه نفر را مى‌شناسى؟ گفتم: نه. گفت: نخستين كسى‌كه وارد شد و جلوتر از دو نفر ديگر ايستاد برادر زادهء من محمد بن‌عبدالله است و دومين نفر برادرزادهء ديگر من على بن‌ابى طالب است و سومين شخص همسر محمد است و او مدعى است كه آيين وى از جانب خداوندبر او نازل شده‌است و اكنون در زير آسمان خدا كسى جز اين سه از اين دين پيروى نمى‌كند.

 

در اينجا ممكن است پرسيده شود كه: اگر حضرت على عليه‌السّلام نخستين كسى بود كه پس از بعثت پيامبر اسلام  به او ايمان آورد, در اين صورت وضع حضرت على پيش از بعثت چگونه بوده‌است؟

 پاسخ اين سؤال, با توجه به نكته‌اى كه در آغاز بحث بيان شد, روشن است و آن اين‌كه مقصود از ايمان در اينجا همان ابراز ايمان ديرينه‌اى است‌كه پيش از بعثت جان حضرت على عليه‌السّلام از آن لبريز بوده و لحظه‌اى از آن جدا نمى‌شده است. زيرا بر اثر مراقبت‌هاى ممتد و مستمر پيامبر اكرم صلّى اللّه علیه و آله از حضرت على عليه‌السّلام ريشه‌هاى ايمان به خداى يگانه دراعماق روح و روان او جاى گرفته, وجود او سراپا ايمان و اخلاص بود.

 از آنجا‌که پيامبر تا آن روز به مقام رسالت نرسيده بود, لازم بود حضرت على عليه‌السّلام پس از ارتقاى رسول‌خدا به اين مقام, پيوند خود را به رسول‌خدا استوارتر سازد و ايمان ديرينهء خود را به ضميمهء پذيرش رسالت وى ابراز و اظهارنمايد.

 

در قرآن مجيد ايمان و اسلام به معنى اظهار عقيدهء ديرينه بسيار بكار رفته است. مثلاً آنجا كه خداوند به ابراهيم دستور مى‌دهد كه اسلام بياورد او نيز مى‌گويد: براى پروردگار جهانيان تسليم هستم.

 

(إِذْ قَالَ لَهُ رَبُّهُ أَسْلِمْ قَالَ أَسْلَمْتُ لِرَبِّ الْعَالَمِينَ.بقره/١٣١)

 

در قرآن كريم از قول پيامبر اسلام  صلّى اللّه علیه و آله دربارهء خود چنين آمده‌است:

 

(وَأُمِرْتُ أَنْ أُسْلِمَ لِرَبِّ الْعَالَمِينَ. غافر/٦٦)

 

به من امر شده‌است كه در برابر پروردگار جهانيان تسليم گردم.

 مسلماً مقصود از اسلام در اين موارد و متشابه آن, اظهار تسليم و ابراز ايمانى است كه در جان شخص جايگزين بوده‌است, و هرگز مقصود از آن تحصيل ابتدايى ايمان نيست. زيرا پيامبر اسلام پيش از نزول اين آيه و حتى پيش ازبعثت, يك فرد موحد و پيوسته تسليم درگاه الهى بوده‌است. بنابراين بايد گفت ايمان دو معنى دارد:

 اظهار ايمان درونى كه قبلاً در روح و روان شخص جايگزين بوده‌است. مقصود از ايمان آوردن على عليه‌السّلام در روز دوّم بعثت همين است و بس.

 تحصيل ايمان و گرايش ابتدايى به اسلام. ايمان بسيارى از صحابه و ياران پيامبر از اين دست بوده‌است. 
✅ دوستانى‌كه از اين سلسله مطالب جهت گروه‌ها و يا كانال‌هاى ديگر استفاده مى‌كنند به‌منظور جلوگيرى از شبهات، لطفا مطالب را كامل و متدوام ارسال‌نمايند.
?برداشتى آزاد از كتاب فروغ ولايت، آية الله جعفر سبحانى

 نظر دهید »

انتخابات

04 اردیبهشت 1396 توسط زهرا كرمي

❗️ هشدار امام خمینی(ره): در ایام انتخابات، آن اشخاصی که در حوزه هستند باید دست از کارها بردارند!!!
? امام خمینی(ره):
‼️ ما مکلفیم به اینکه در امور دخالت کنیم. ما مکلفیم در امور سیاسی دخالت کنیم؛ مکلفیم شرعاً؛ همان‌طور که پیغمبر می‌کرد؛ همان‌طور که حضرت امیر می‌کرد. در این ایام، که اعلان می‌کنند مسئله انتخاب #رئیس_جمهور [را]، آن اشخاصی که در #حوزه‌_ها هستند، باید دست از کارها بردارند و راه بیفتند توی شهرها و دهات و روستاها و آن جاهای دور افتاده و کمک کنند. و اگر نکنند، فردا مسئول‌اند پیش خدا و اگر مسامحه کنند، فردا مسئول‌اند پیش خدا. مردم را دعوت کنند به دخالت در امور، به انتخاب یک رئیس جمهور صحیح‏…
?مکلف هستید که عمل بکنید و مردم را دعوت کنید… قضیه سپردن یک مملکتى است به دست یک کسى که اگر ناباب از کار در آید، صدمه به اسلام می‌زند، جمهورى اسلامى را از بین می‌برد. این یک مسئله حیاتى است براى شما، براى اسلام و مسلمین. آسان این را نگیرید که ما دخالت نمی‌کنیم؛ یک دسته بگویند: ما دخالت نمی‌کنیم، از باب اینکه امر سیاسى است، به ما چه! این امر سیاسى به همه مربوط است، به اسلام مربوط است، به حفظ اسلام مربوط است‏. 
? اگر دخالت نکنند و یک صدمه‏‌اى به اسلام برسد، هر یک یک ما در محکمه عدل الهى مسئول هستیم؛ #یک_یک ما! کسى بگوید: «به من چه ربطى دارد؟» [مثل] این است که بگوید: اسلام به من چه ربطى دارد. مگر می‌توانى بگویى: اسلام به من چه ربطى دارد؟! تو مکلفى حفظ کنى. امانت خداست و حفظش امروز به این است که رئیس جمهورش یک رئیس جمهور صحیح باشد.
? بخواهد آن بگوید من کشاورزم و چه کار دارم به این کارها، آن بگوید من..، شما می‌توانید بگویید من کشاورزم و امام حسین را می‌خواهند بکشند، من چه کار دارم؟ شما این حرف را می‌توانید بزنید؟ شما می‌توانى بگویى که من کشاورزم، من کارمندم، من تو ادارات هستم یا جاهاى دیگر، قرآن را می‌خواهند از بین ببرند به من چه؟ چطور می‌توانى بگویى؟ مقدمه است این از براى بردن این مسائل.
? قدرتهاى بزرگ امروز لمس کرده‌اند که سیلى از اسلام خورده‌اند. آنها از ما بیشتر ملتفت هستند که چه کرده است اسلام با آنها. اینها می‌خواهند این اسلام را کنار بگذارند. چطور کنند؟ حیله‌هاى مختلف؛ یکى هم اینکه شما را وادار کنند که وارد نشوید. خودشان شیطنت کنند یک کسى را تعیین کنند. آن کس که تعیین شد، بکشد ما را به طرف #امریکا، ولو ده سال دیگر. همه باید توجه به این مسائل داشته باشید. مسائل سیاسى مالِ همه است؛کُلُّکُمْ راعٍ

?صحیفه امام،ج15،ص16- دیدار با روحانیون

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 121
  • 122
  • 123
  • ...
  • 124
  • ...
  • 125
  • 126
  • 127
  • ...
  • 128
  • ...
  • 129
  • 130
  • 131
  • ...
  • 140
تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

سرمه اندیشه

جستجو

موضوعات

  • همه
  • اخلاقی
  • اقتصادی
  • سیاسی
  • فرهنگی
  • مشاوره
  • پژوهشی

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس