سرمه اندیشه

  • خانه 
  • عمومی  

نگاه دین به مثبت اندیشی

28 خرداد 1396 توسط زهرا كرمي
نگاه دین به مثبت اندیشی

در سراسر نهج البلاغه به ابعاد مثبت و سازنده رفتارها، صفات افراد، و افکار سازنده توجه شده است. حضرت علی علیه السلام نه تنها خود به این موارد توجه داشتند، بلکه دیگران را نیز هدایت میکردند تا این ابعاد را به طور اختیاری و آگاهانه مورد توجه قرار دهند .

برای مثال، به زیبایی های جهان توجه داشته باشیم، صفات خداوند را که همه مثبت هستند فراموش نکنیم، کارهای نیک و مثبت دیگران را به خاطر داشته باشیم و از پیامدهای مثبت اعمال غفلت نکنیم. توجه به این ابعاد جهان ـ در واقع ـ نگاه واقع بینانه و در عین حال، مثبتنگرانه به مسائل است. انتظار مثبت نسبت به آینده، شامل سه حیطه میشود :

1 - انتظار کمک از سوی خداوند

یک مسلمان با توکلی که به خداوند دارد و اعتقادی که به نقش خداوند در بروز رویدادها دارد، قطعا در مورد آینده خوشبینیاش متکی به امید به خداوند است. خوشبینی یعنی امید به خداوند :

حسن الظن ان تخلص العمل و ترجو من الله ان یعفو عن الزلل (نهج البلاغه، خ 185)

خوشبینی آن است که عمل را خالص نموده و در مورد بخشش از لغزشها به خداوند امیدوار باشی.

در نهج البلاغه نیز انتظار مثبت نسبت به آینده در مورد افراد درستکار مطرح شده است :

کذلک المرء المسلم البریء من الخیانه ینتظر من الله احدی الحسنیین اما داعی الله فما عند الله خیر له و اما رزق الله

فرد مسلمانی که از خیانت به دور است نسبت به آینده دو انتظار مثبت دارد: یا به ندای حق لبیک میگوید که آنچه نزد خداست بهترین است، یا روزی خود در این دنیا را از خداوند دریافت می نماید. بنابراین، فرد مسلمان خوشبین نسبت به آینده انتظار مثبت دارد.

2 - انتظار عملکرد درست از سوی دیگران

در منابع اسلامی از سوء ظن به دیگران منع شده است. معنای سوء ظن آن است که فرد مسلمان نسبت به برادران دینی خود انتظار عملکرد بد و منفی داشته باشد .در اینجا میخواهیم به این واقعیت اشاره کنیم که بدبینی نسبت به دیگران تنها ناظر به اعمال و رفتار گذشته مردم نیست، بلکه بخشی از بدبینی ناظر به این است که نسبت به رفتارهای دیگران در آینده انتظار منفی داشته باشیم. در نتیجه، امیدوار بودن به دیگران و انتظار خوب داشتن از دیگران یکی از مولفه های خوشبینی است:

الرجل السوء لا یظن با حد خیرا لانه لا یراه الا بوصف نفس ؛

افراد بدبین انتظار عملکرد نادرست از سوی دیگران دارند؛ زیرا خودشان نیز به خاطر بدبینی عملکرد درست ندارند."شر الناس من لایثق باحد لسوء ظنه و لا یثق به احد لسوء فعله” بدترین افراد کسی است که به دیگران به خاطر بدبینی اعتماد ندارد و دیگران نیز به خاطر بدرفتاری به او اعتماد ندارند. این روایت، هم رابطه بدبینی را با رفتار بد و هم تأثیر بدبینی را در روابط اجتماعی نشان میدهد. وقتی کسی به دیگری اعتماد نمیکند “انتظار منفی” از عملکرد او در آینده دارد.

نکته ای که در مورد خوشبینی نسبت به افراد دیگر مطرح میشود این است که بر اساس نهج البلاغه، تنها خوشبینی نسبت به نیات و رفتار افراد تابع موقعیت است، اما سایر زمینه های خوشبینی موقعیتی نیستند، بلکه دائمی اند :

اذا استولی اصلاح علی الزمان و اهله ثم اساء رجل الظن برجل لم تظهر منه حوبه فقد ظلم و اذا استولی الفساد علی الزمان و اهله فاحسن رجل الظن برجل فقد غرر

هنگامی که صلاح و نیکی بر زمان و مردم زمان گسترش یابد، در این حال، اگر کسی گمان بد به دیگری ببرد که از او گناهی ظاهر نشده، به او ستم کرده است و هنگامی که فساد بر زمان و اهل زمان مستولی شود هر کسی گمان خوب به دیگری ببرد خود را فریب داده است.

3 - انتظار وقوع رویدادهای خوشایند

وقتی که فرد مسلمان انتظار کمک از سوی خداوند داشته باشد، و انتظار دارد که دیگران نیز به صورت درست عمل کنند، نتیجه منطقی اش این میشود که انتظار داشته باشد در آینده رویدادهای خوشایند رخ خواهد داد و کارها بر وفق مراد پیش خواهد رفت. پس انتظار مثبت نسبت به وقوع رویدادهای مثبت نتیجه منطقی کمک از سوی خداوند و عملکرد دیگران و تلاش خود فرد است.

 نظر دهید »

صبر

28 خرداد 1396 توسط زهرا كرمي
صبر

در اسلام، یکی از کلیدهای اصلی ایمان، «صبر» معرّفی شده است؛ ولی دامنة معنایی این واژه در عرف عام، به قدری محدود شده که تنها در معانی «مکث، تحمّل سختی‌ها و قانع شدن در برابر وضع موجود» ظهور یافته است. بررسی معنای صبر در دستگاه خاصّ قرآنی، مورد تأکید است، در خصوص بافت قرآن کریم، باید گفت که این واژه با حفظ معنای لغوی و اصطلاحی با بسیاری از مفاهیم اخلاقی و دینی ارتباط معنایی پیدا می‌کند؛ براین‌‌اساس، تبیین ارتباط صبر با مفاهیم جدید نظیر ایمان، تقوا، اسلام، یقین، برّ و … از دیگر مباحثی است که در مطالبی دیگر قرار می‌گیرد.
یکی از معانی که به نظر می رسد به کلمه بردباری نزدیک باشد، کلمه صبر و صابر است کلمه صبر با مشتقاتش، 103 بار در 45 سوره قرآن کریم، آمده است. جالب این است که در قرآن کریم، کلمه صبر و صابر به عنوان صفت الهی به کار نرفته است. حضرت حق در موارد گوناگونی از صبر و صابران در قرآن کریم سخن به میان آورده و آن را ستوده است، ولی در هیچ کدام، خود را به عنوان صابر و یا صبور و یا صبار نستوده است.
صبر یعنی چه؟ «صبر» را مقابل «جزع» معنا کرده اند.جزع به معنای بی تابی است. کتاب لسان العرب، صبور را از اسمای الهی می داند و چنین معنا می کند:
صبور کسی است که در انتقام گرفتن از نافرمانان عجله نمی ورزد. کلمه صبور از صیغه های مبالغه (یعنی بسیار صبرکننده) به شمار می رود. و معنای آن به معنای حلیم نزدیک است. فرق بین صبور و حلیم آن است که انسان گناهکار در سایه صفت صبر الهی ایمن از مجازات نیست، ولی در سایه صفت حلم در امان و سلامتی است.
کتاب لسان العرب ذیل ماده «صبر» از جوهری نقل می کند:
الصبر حبس النفس عند الجزع. نگه داشتن نفس هنگام جزع (بی تابی) را صبر گویند. بنابراین، در معنای صبر، نوعی حبس و نگه داشتن نفس وجود دارد. روزه را هم «صبر» نامیده اند؛ زیرا درآن، نفس از خوردن و آشامیدن و نکاح حبس می شود.

کلمه صبار به عنوان یکی از اسمای حضرت حق در ضمن دعا آمده است:
اللهم انی اسألک یا ستار یا غفار یا قهار یا جبار یا صبار یا بار یا مختار یا فتاح.

ابتدا اسمای الهی را برشمرده و هر کدام را معنا کرده است. سپس براساس حروف الفبا، دعاهایی را ذکر می کند که در آنها، اسم های الهی با توجه به همان حرف بیان شده است.
ما هم صبور را نزدیک حلیم می دانیم و فرق این دو را در این می بنیم که عاصیان و نافرمانان در سایه صفت صبور از عقوبت ایمن نیستند، ولی در سایه صفت «حلم» از عقوبت الهی در امان و سلامت هستند

 نظر دهید »

سلمان فارسی

28 خرداد 1396 توسط زهرا كرمي

عبدالله ابن عباس رضي الله عنهما مي­گويد: سلمان فارسي شرح حال خودش را اينچنين براي من تعريف كرد:
من يك مرد ايراني از اهالي اصفهان، ساكن يكي از روستاهاي آن به نام « جي » بودم. پدرم كدخداي آن روستا بود و مرا از همه كس بيشتر دوست داشت، تا جاييكه اين عشق و علاقه او را وادار كرده بود كه مرا در خانه­اش ـ همچون يك كنيز ـ زنداني و حبس نمايد. من بر سر آئين مجوسيت بودم و بدان خيلي اهتمام ورزيدم تا جاييكه به عنوان خدمتكار و خازن آن آتشي كه معبود مردم بود در آمدم و پيوسته ملازم آن بودم و از آن جدا نمي­شدم. سلمان گويد: پدرم يك مزرعه بزرگ داشت، وي يك روز كه سرگرم ساخت و ساز بود، نتوانست كه سري به مزرعه بزند، لذا به من گفت: پسرم! من امروز سرگرم اين ساخت و ساز هستم و نمي­توانم به مزرعه­ام بروم و به شئونات آن بپردازم، تو برو و به آن نگاهي بيانداز!
(سلمان گويد) پدرم در عين حال، كارهايي را در رابطه با آن مزرعه از من خواست كه آنها را انجام دهم. من هم به قصد سركشي به مزرعه­اش از خانه بيرون آمدم، در راه از يكي از كليساهاي مسيحيان عبور كردم، صداهاي آنها را شنيدم، آنها داشتند در آنجا نماز مي­خواندند. چون پدرم مرا در خانه­اش زنداني كرده بود، من قبلاً هيچ اطلاعي از شئون مسيحيان نداشتم. لذا، همين كه از كنار آنها عبور كردم و صداهاي آنها را شنيدم، پيش آنها رفتم و كارهاي آنها را ملاحظه نمودم. سلمان گويد: وقتي كه آنها را ديدم، نماز آنها مورد پسندم واقع شد و اشتياق پيدا كردم كه كار آنها را انجام دهم.
گفتم: بخدا اين بهتر از ديني است كه ما داريم. به خدا تا غروب آفتاب آنها را ترك نكردم و مزرعه پدرم را فراموش نمودم و به سراغ آن نرفتم، به آنها گفتم: اصل و منشأ اين دين در كجاست؟ گفتند: در شام.
سلمان گويد: سپس پيش پدرم بازگشتم، حال آنكه كسي را دنبال من فرستاده بود و بخاطر من اصلاً به كارش توجهي نكرده بود. حضرت سلمان گويد: هنگامي كه پيش او آمدم، گفت: پسرم، كجا بودي؟ مگر قرار نبود كه به مزرعه بروي و آن كارهايي را كه به تو گفته بودم انجام دهي؟
سلمان گويد: گفتم: پدر جان، سر راه با مردمي برخورد كردم كه در يكي از كليساهاي خودشان نماز مي­خواندند (و دعا و نيايش مي­كردند) دين آنها در نظرم خوشايند آمد، به خدا تا غروب آفتاب همچنان در نزد آنها بودم.
گفت: پسرم، در اين دين هيچ خيري نيست و دين تو و دين نياكانت از آن بهتر است! سلمان گويد: گفتم: نه بخدا، اين دين از دين ما بهتر است، حضرت سلمان گويد: پدرم ترسيد كه من دينم را ترك گويم، به همين خاطر آمد و زنجيري به پايم كشيد و مرا در خانه­اش حب

 نظر دهید »

گفتگوی عرفانی امام خمینی و آیت الله نخودکی در حرم امام رضا علیه السلام

28 خرداد 1396 توسط زهرا كرمي
گفتگوی عرفانی امام خمینی و آیت الله نخودکی در حرم امام رضا علیه السلام

به نقل از فرزند آیت الله شبیری زنجانی از زبان پدر بزرگوارشان این‌گونه نقل می‌شود که :
در سفری که امام خمینی(ره) و پدرم برای زیارت به مشهد مقدس رفته بودند امام در صحن حرم امام رضا (ع) با سالک الی الله حاج حسنعلی نخودکی مواجه می‌شوند. امام امت (ره) که در آن زمان شاید در حدود سی الی چهل سال بیشتر نداشت وقت را غنیمت می شمارد و به ایشان می‌گوید با شما سخنی دارم.حاج حسنعلی نخودکی می‌گوید: من در حال انجام اعمال هستم، شما در بقعه حر عاملی (ره) بمانید من خودم پیش شما می‌آیم. بعد از مدتی حاج حسنعلی می‌آید و می‌گوید چه کار دارید؟
امام (ره) خطاب به ایشان رو به گنبد و بارگاه امام رضا (علیه‌السلام) کرد و گفت: تو را به این امام رضا، اگر (علم) کیمیاداری به ما هم بده؟
حاج حسنعلی نخودکی انکار به داشتن علم (کیمیا) نکرد بلکه به امام (ره) فرمودند:اگر ما «کیمیا» به شما بدهیم و شما تمام کوه و در و دشت را طلا کردید آیا قول می‌دهید که به جا استفاده کنید و آن را حفظ کنید و در هر جایی به کار نبرید؟
امام خمینی (ره) که از همان ایام جوانی صداقت از وجودشان می‌بارید، سر به زیر انداختند و با تفکری به ایشان گفتند: نه نمی‌توانم چنین قولی به شما بدهم.
حاج حسنعلی نخودکی که این را از امام (ره) شنید روبه ایشان کرد و فرمود: حالا که نمی‌توانید «کیمیا» را حفظ کنید من بهتر از کیمیا را به شما یاد می‌دهم و آن این که:

بعد از نمازهای واجب یک بار آیه الکرسی را تا «هو العلی العظیم» می‌خوانی.
و بعد تسبیحات فاطمه زهرا سلام الله علیها را می‌گویی.
و بعد سه بار سوره توحید «قل هو الله احد» را می‌خوانی.
و بعد سه بار صلوات می‌گویی: اللهم صل علی محمد و آل محمد
و بعد سه بار آیه مبارکه: وَمَنْ یتَّقِ اللَّهَ یجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا وَیرْزُقْهُ مِنْ حَیثُ لا یحْتَسِبُ وَمَنْ یتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیءٍ قَدْرًا ؛
(سوره طلاق آیه 2 و 3) (هرکس تقوای الهی پیشه کند، خداوند راه نجاتی برای او فراهم می‌کند و او را از جایی که گمان ندارد روزی می‌دهد، و هرکس بر خداوند توکل کند کفایت امرش را می‌کند، خداوند فرمان خود را به انجام می‌رساند، و خدا برای هر چیزی اندازه‌ای قرار داده است.)

را می‌خوانی که این از کیمیا برایت بهتر است.

منبع: کتاب زمزم عرفان، نوشته آیت الله محمدی ری شهری

mbokh.blog.ir

 نظر دهید »

آیت الله مکارم سند 2030را راه نفوذ سلطه دانست

28 خرداد 1396 توسط زهرا كرمي
آیت الله مکارم سند 2030را راه نفوذ سلطه دانست

آقایان مى‌گویند ما هنگام پذیرش این سند زیر آن نوشته‌ایم ما تا آنجا این سند را قبول داریم که با فرهنگ و مذهب ما سازگار باشد، راست مى‌گویند؛ ولى به این نکته گویا توجه نفرموده‌اند که تنظیم کنندگان این سند معتقدند استثناء و شروطى که در ذیل آن نوشته مى‌شود تا آنجا اعتبار دارد که با روح این سند مخالفت نداشته باشد؛
حضرت آیت‌الله العظمى مکارم شیرازى در ابتدای درس خارج خود که با حضور طلاب و فضلای حوزه علمیه در مسجد اعظم قم برگزار شد، توضیحات زیر را درباره سند 2030 بیان فرمودند:
هدف از بیان این مطالب خداى ناکرده، جسارت به کسى نیست، بلکه بیان توضیحاتى است درباره سند 2030 تا ملت عزیز ما و مسؤولین محترم وظیفه خود را درباره آن بدانند.
و اینکه قبلاً به سراغ آن نرفتم، نخواستم فضاى شیرین انتخابات پرشور و امن و امان تحت تأثیر واقع شود.
ضمناً قضاوت‌هاى ما مربوط به خود این سند است و آنچه که در فضاهاى مجازى منتشر کرده و نسبت داده اند مورد نظر ما نیست.
نخست به سراغ تاریخچه این سند مى‌رویم. در اولین مادّه آن که به عنوان مقدمه است مى‌خوانیم: ما رؤساى دولت‌ها و کشورها و نمایندگان عالى رتبه که به مناسبت هفتادمین سالروز تاسیس سازمان ملل متحد از 25 تا 27 سپتامبر 2015 در مقرّ آن در نیویورک گرد هم آمده‌ایم، در مورد اهداف جدیدى براى توسعه پایدار توافق کردیم (یعنی تعهد کرده ایم).
در ماده 2 مى‌گوید ما به نیابت از مردمى که به آن‌ها خدمت مى‌کنیم در مورد مجموعه‌اى از اهداف جامع، فراگیر و مردم محور جهانى و دگرگون کننده تصمیمى تاریخى اتخاذ کرده‌ایم، سپس اضافه مى‌کند ما متعهد مى‌شویم که براى تحقق کامل این دستور تا سال 2030 (15 سال دیگر) بدون وقفه تلاش کنیم.
این سند داراى 59 بند و 17 هدف است که بسیارى از آن اهداف زیبا و انسانی است ولیکن مجموع آن تثبیت نظام سلطه است.
در هدف چهارم و پنجم مى‌خوانیم:
تضمین آموزش با کیفیت برابر و فراگیر و ترویج فرصت‌هاى یادگیرى مادام العمر براى همه و دست‌یابى به تساوى جنسیتى و توانمندسازى همه زنان و دختران.
و در اصل هشتم از اصول پنجاه‌ونه گانه این سند مى‌خوانیم: ما به جهانى مى‌اندیشیم که در همه جاى آن حقوق بشر و کرامت انسانى محترم شمرده شده… و در آن همه زنان و دختران به طور همه جانبه تساوى جنسیتى را درک کنند و همه موانع حقوقى، اجتماعى و اقتصادى موجود بر سر راه توانمند سازى آنان از میان برداشته شود. در اینجا توجه به چند نکته لازم است:
1. این سند همان‌طور که از مقدمه‌اش پیداست در واقع یک عهدنامه است براى برنامه‌هاى آموزشى و اقتصادى و اجتماعى و غیر آن، در پانزده سال در جهان. یعنى عده‌اى نشسته‌اند براى مردم دنیا تصمیم گرفته‌اند که فرهنگ سکولار غرب را در همه جا پیاده کنند و به گفته خودشان، هدفشان دگرگون ساختن جهان ماست.
سؤال این است آیا ما باید بنشینیم تا دیگران درباره 15 سال، تمام شئون زندگى ما (توجه داشته باشید سند مخصوص آموزش نیست به همه مسائل حتى محیط زیست و مسائل اقتصادى و غیر آن نظر دارد) تصمیم بگیرند و ما هم با اینکه مى‌توانیم آن را نپذیریم، چون صورت تخییر دارد آن را بپذیریم و قبول کنیم. با اینکه براى تحوّل آموزشى و سایر امور کشور خودمان برنامه داریم. آیا این پیروى، پذیرش نظام سلطه و قیومیت دیگران نیست؟
2. مهم این است که وقتى این سند را پذیرفتیم باید گزارش سالانه تمام این امور را به آن‌ها بدهیم. یعنى آن‌ها مثلاً 120 سؤال درباره مسائل مختلف درباره تمام شئون کشور ما مطرح مى‌کنند و می گویند پاسخگو باشید. اگر پاسخ دروغ بگوییم واویلا، اگر راست بگوییم از تمام شئون کشور ما باخبر مى‌شوند (جاسوسی آشکار). فراموش نکنید که از متولّیان اصلى این سند یونسکو است که بخش فرهنگى سازمان ملل است و همیشه دولت‌هاى سلطه‌گر جاسوس‌هایى در آن داشته و دارند، مانند سایر نهادهاى جهانى.
3. آقایان مى‌گویند ما هنگام پذیرش این سند زیر آن نوشته‌ایم ما تا آنجا این سند را قبول داریم که با فرهنگ و مذهب ما سازگار باشد، راست مى‌گویند این را نوشته‌اند و در نامه‌اى که به امضاء سه وزیر نوشته شده، خدمت مقام معظم رهبرى ارسال داشته‌اند و رونوشت آن نامه را نیز براى ما فرستاده‌اند؛ ولى به این نکته گویا توجه نفرموده‌اند که تنظیم کنندگان این سند معتقدند استثناء و شروطى که در ذیل آن نوشته مى‌شود تا آنجا اعتبار دارد که با روح این سند مخالفت نداشته باشد؛ درست نظیر آنچه ما در باب شرایط ضمن العقد مى‌گوییم که اگر شرط برخلاف مقتضاى عقد باشد پذیرفته نیست. مسلّماً آنها مى‌گویند اینکه شرط کرده‌اید برخلاف مذهب و فرهنگ و نظام شما نباشد این برخلاف روح این سند است. این سند آزادى کامل براى همه جنسیت‌ها مى‌خواهد و براى همه مذاهب. بنابراین این ملاحظه و شرط شما پذیرفته نیست. در نتیجه معیار همان متن سند است منهاى حاشیه‌ها.
4. الفاظى در این سند بکار برده شده که معنى آن را آن‌ها بر طبق اصطلاح خودشان تفسیر مى‌کنند، مثلاً واژه خانواده، آن‌ها معتقدند خانواده هم خانواده‌هاى معمولى را در بر مى‌گیرد، هم خانواده‌هاى همجنس‌گرا را. یا واژه خشونت، که بسیارى از عقاید و افعال مذهبى، را به نظر آن‌ها شامل مى‌شود. آنها سپاه و بسیج ما را مصداق خشونت می دانند.
5. این سؤال براى همه مطرح است که چرا این سند بى‌سر و صدا به آموزش و پرورش داده شد و چندین کارگروه براى اجراى آن در آموزش و پرورش انتخاب شدند و گفته مى‌شود در بعضى از جاها نیز به اجرا درآمده. متولى اصلى این گونه اسناد شوراى عالى انقلاب فرهنگى است، ما با اعضاى شوراى عالى انقلاب فرهنگى صحبت کردیم که آیا این سند را به شما داده‌اند و بررسى و تصویب کرده‌اید؟ گفتند: ابدا، چنین چیزى نبوده. بعلاوه چرا مجلس و بالاتر از آن رهبر انقلاب را در جریان نگذاشتند؟ این سؤالى است که جواب آن آسان نیست.
6. در این سند درباره کمک به کودکان و پایان دادن فقر در همه اشکال آن و در همه جا تصریح شده، از جمله در هدف 2 از اهداف هفده گانه مى‌خوانیم پایان دادن به گرسنگى، تامین امنیت غذایى و تغذیه بهتر و توسعه کشاورزى پایدار.
تصویب کنندگان این سند در این دو سال که از عمر آن مى‌گذرد، کدام قدم براى محرومیت زدایى از کودکان گرسنه یمن برداشته‌اند. کودکانى که گرفتار بیمارى وبا و کمبود دارو و تغذیه هستند و چگونه نتوانستند گامى براى محاصرۀ اقتصادى یمن و غزّه بردارند تا مردم این مناطق بتوانند از تغذیه سالمى برخوردار باشند. چه کمکى به ویرانى‌هاى سوریه و عراق کردند. اگر هدف دگرگون ساختن جهان است که تیتر این سند مى‌باشد، چه قدمى براى دگرگونى در این دو سال برداشتند؟ آیا این‌ها دلیل بر آن نیست که هدف اصلى چیز دیگرى است. بنابراین باید اعتراف کرد که این سند برخلاف ظاهر پاره‌اى از قسمت‌هاى آن دامى است حساب شده براى ملت‌هاى جهان که آن‌ها را در زیر سلطه خود درآورند و فرهنگ و مذهب آن‌ها را دگرگون سازند.

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 35
  • 36
  • 37
  • ...
  • 38
  • ...
  • 39
  • 40
  • 41
  • ...
  • 42
  • ...
  • 43
  • 44
  • 45
  • ...
  • 140
تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

سرمه اندیشه

جستجو

موضوعات

  • همه
  • اخلاقی
  • اقتصادی
  • سیاسی
  • فرهنگی
  • مشاوره
  • پژوهشی

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس