عقاید فرقه ضاله بهائیت و عملکرد آن در ایران
پ
برخی از عقاید انحرافی فرقه بهائیت:
۱-الوهیت: رهبران بهائیت، ادعای خدایی دارند. به طور مثال بهاءالله در پاسخ به این پرسش که تو که خود را خدا می دانی چرا برخی مواقع می گویی « ای خدا» و در برخی نوشتههایت از او استمداد می طلبی، گفته است: باطن من ظاهر من را می خواند و ظاهرم باطنم را !! در جهان معبودی غیر از من نیست! لیکن مردم در غفلت آشکارند.
نمونه بسیار است از ادعای الوهیت این خدایان (رهبران بهائیت). دو نکته اصلی را می توان از این ادعاها برداشت کرد. یک اینکه هدف اصلی آنها مبارزه با تعالیم انبیاء و در رأس آنان توحید است که همگان را بدان فرا خواندهاند. همچنین آنها با ادعای الوهیت و دعوت مردم به خود این اصل را زیر سؤال برده و نوعی شرک را ترویج کرده اند. دوم این که خدایی که آنها معرفی کرده اند خدایی است که نیازمند بندگان است و به درگاه پادشاه عجزّ و ناله می کند. در زندان می افتد، تحت حمایت دولت استعماری است و با کمک آنان از زندان رها می شود؛ تبعید می شود؛ سرانجام با خفت و خواری می میرد.!!
۲-خاتمیت: رهبران این فرقه ضاله خود را در ردیف پیامبران الهی مانند موسی، عیسی، ابراهیم و نوح(علیهم السلام) بلکه بالاتر فرض می کنند و در نهایت به نسخ شریعت اسلام و انکار ختم نبوت می رسند. نبوت، از اصول دین اسلام است که طبق آیه قرآن به پیامبر اعظم (ص) ختم شده است. صریح ترین آیه قرآن در این ضمینه، آیه چهل سوره احزاب است که بر فرستاده خدا بودن حضرت محمد(ص) و خاتم پیغمبران بودن ایشان تأکید صریح دارد. ادعای تشریع و نفوذ در میان عامه و فریب آنان با الفاظ مقدس موضوع جدیدی نیست، بلکه در طول تاریخ از این مدعیان دروغین که ادعای نبوت و مهدویت و … کرده اند، بسیار دیده شده است. تکلیف این پیامبران دروغین که ادعای نبوت و کتاب کرده اند را خداوند متعال مشخص کرده است. سوره بقره آیه ۷۹ در این باره می فرماید؛ « وای بر کسانی که با دستان خود کتاب می نویسند و بعد می گویند؛ این کتاب از سوی خداست.» سیره عملی پیامبر(ص) نیز برخورد قاطع با این پیامبران دروغین بوده است.
۳-قیامت: معاد و قیامت از اصول اعتقادی اسلام و تمامی ادیان آسمانی است. یکی از مسائلی که همه پیامبران الهی در کنار توحید به آن پرداخته و مردم را به آن دعوت کرده اند، موضوع معاد و قیامت است. حسابرسی و رسیدگی به اعمال انسان در جهان پس از مرگ که همان قیامت باشد جزء عقاید مسلم و قطعی در بین مسلمانان است. بهائیت که هدف اصلی خود را مبارزه با دین، بویژه اسلام قرار داده است این اصل مهم و اساسی را انکار نموده و به تأویل آیه قرآن در مورد قیامت پرداخته است. از نظر بهائیان، قیامت به دو بخش صغری و کبری تقسیم می شود. قیامت صغری همان عالم برزخ است که بلافاصله پس از مرگ آغاز می شود اما قیامت کبری عبارت است از انتهای دین سابق و ظهور پیامبر و تشریع شریعت دین جدید. بنابراین نظر تاکنون قیامت های متعددی برپا شده است و در آینده نیز برپا خواهد شد و قیام باب و بهاء در ادامه قیامت های گذشته مانند قیامتهای پیامبران سلف همچون حضرت موسی(ع) ، عیسی(ع) و محمد(ص) بوده است. بنابراین بهاء منظور از قیامت را قیام خودش دانسته برای نبوت و از «ساعه» که در قرآن آمده را ساعت بعثتش می داند. با چنین استدلال های بی معنا و بیمفهومی قیامت را انکار می کنند. جالب اینجاست که وقتی فردی از حسین علی بهاء می پرسد که« اگر قیامت قیام نموده پس بهشت و دوزخ کجاست؟» گفته است؛ بهشت دیدار من است و جهنم نفس تو ای مشرک شک آورنده!!
۴-مهدویت: سید محمد علی شیرازی تا سال ۱۲۶۰ق در ۲۵ سالگی تنها ادعای بابیت کرد و در اواخر سال ۱۲۶۴ ق ادعای قائمیت نمود. یعنی اظهار داشت که من همان حضرت مهدی (عج) هستم. پس از باب(محمد علی شیرازی)، بهاء نیز ادعای مهدویت کرد. جالب اینجاست که پس از ادعای نبوت و خدایی منکر مهدویت می شوند. زیرا این دو با هم تناقص دارند. زیرا نمی شود یک فرد هم امام زمان باشد هم خدا. در واقع هدف از انکار امام زمان (عج) نفی وی، زمینه سازی برای رواج تفکر اومانیستی و سکولاریستی غرب بود که ریشه در پروتستانتیزم داشت و بهائیان به عنوان پیاده نظام غرب بویژه انگلیس در پی اجرای این مأموریت بودند تا جامعه شیعه ایران را تحت سیطره غرب در آوردند. پس از انکار مبانی اعتقادی و اصیل مسلمانان و تحریف آنان، تعالیم دوازده گانهای برای بهائیت وجود دارد که تلفیقی دروغین و من درآودی است که سعی کردهاند بین اسلام و مسیحیت و کفر و شرک همزیستی ایجاد کنند. در ادامه برای اختصار بحث به مواردی اشاره می کنیم.
برخی از تعالیم دوازده گانه بهائیت
یکی از این تعالیم، یکسانی اصول همه ادیان است. این شعار بر گرفته از مکتب پلورالیسم و بنیانگر تأثیرپذیری بهائیت از مدرنیسم است. رهبران بهائی با طرح این شعار به دنبال این هستند که دین ادعایی و خرافی خود را در ردیف ادیان دیگر قرار بدهند.
مورد بعدی رفع تعصبات است. در این زمینه بهائیت که خود را دین برتر می داند و پیروان ادیان الهی را گمراه، این ادعایشان هیچ سنخیتی با شعارشان ندارد. تعلیم و تربیت عمومی و تساوی رجال و نساء، مداخله نکردن در امور سیاسی از دیگر تعالیم آنهاست که به خوبی مدرنیسم در آنها مشهود بوده و نشان از پیشینه استعماری آنها را میدهد.
یکی از احکام بهائیت که جالب به نظر می رسد، این است که به طور مثال وجوب روزه برای بهائیان در اسفند ماه به مدت ۱۹ روز است که فقط با امساک از دو مورد الکل و شراب تحقق مییابد. یا در مورد حج می گویند، این عبادت با زیارت سید علی محمد باب در شیراز یا منزل میرزا حسین علی نوری در بغداد تحقق می یابد.
ارتباط بهائییت با بیگانگان
الف) بهائیت و روسیه: روسیه به دلیل نقشه های استعماری، همان نقشه هایی که رسیدن به آب های آزاد ایران را جزء اهداف اصلی خود می دانست از فتنه های مذهبی در ایران حمایت می کرد. از جمله ۱- حمایت روسیه از حمله پیروان علی محمد باب که به محل بازداشت وی در ماکو هجوم بردند. ۲-هنگام آشوب زنجان در سال ۱۲۸۵ محمد علی زنجانی که سر دسته بابیان بود، اعلام می کند که دولت روس در این جنگ یار و مددکار آنهاست و از هیچ گونه کمکی در این راه دریغ نخواهد کرد و حمایت روسیه در آزاد سازی سوءقصد کننده به جان ناصرالدین شاه، یعنی حسین علی نوری و… گوشههایی از حمایتهای روسیه از این گروه برای پیشبرد سیاستهای استعماریشان در ایران بوده است.
ب) انگلیس و بهائیت: در شکل گیری بهائیت توسط انگلستان باید به دیدار علی محمد باب در بوشهر با کمپانی ساسون اشاره کرد که با توجه به اهداف و منافع استعماری، انگلستان از او حمایت به عمل آورد. در این زمینه مورخان زیادی بحث کرده اند که فرصت کافی برای پرداختن به آنها وجود ندارد. ۲-خدمات متقابل عبدالبهاء به انگلیس: این خدمات در زمان جنگ جهانی اول به اوج خود رسید. از جاسوسی گرفته تا کمک به ارتش انگلیس و حمایت از یهودیان صهیونیست برای اشغال فلسطین. در این زمینه رهبران بهائیت مدال های افتخاری زیادی از دربار سلطنتی انگلیس گرفتهاند. در زمینه ارتباط با بیگانگان، همچنین بهائیان ارتباط و همکاری نزدیکی نیز با آمریکا و اسرائیل دارند و هم اکنون مرکز بهائیان در فلسطین اشغالی و در شهر حیفا واقع است و کلیه سیاستهای این فرقه انحرافی از این مکان اعمال و مدیریت میشود.
خلاصه ای از عملکرد بهائیان از دوران قاجار تا به امروز:
نقش بسیار منفی در نهضت مشروطه، عملیات ترور در دوران قاجار که در انجمنی به نام «بین الطلوعین» انجام می گرفت. از جمله از این ترورها می شود به ترور نافرجام شیخ فضل الله نوری و ترور آیت الله بهبهانی اشاره کرد. اخلال در نهضت جنگل، زمینه ساز کودتای ۱۲۹۹و روی کار آمدن رضاخان، همکاری نزدیک با رژیم پهلوی و نفوذ در لایه های این حکومت؛ جمع آوری کمک ۱۵۰ملیون تومانی در جنگ اعراب- اسرائیل به نفع این رژیم جعلی. اما مهمتر از همه در حال حاضر در صدد تجدید سازمان خود در داخل ایران و افزایش جمعییت بهائیان به ده درصد جمعیت ایران تا سال ۲۰۲۳ یعنی یک صدمین سالگرد درگذشت عباس افندی هستند. بدین منظور فعالیت های زیر در دستور کار این فرقه قرار دارد.
الف) فشار بر ایران از طریق سازمان ملل و صدور قطعنامههای متعدد مبنی بر نقض حقوق بشر در ایران، عدم برخورداری بهائیان از آزادی بیان و عقیده و عدم رسمیت یافتن به عنوان یک اقلیت مذهبی که دیدار فائزه هاشمی و اصرار بر رسانهای شدن و انتشار این دیدار، همچنین گفته های ناپخته فائزه هاشمی درباره این فرقه نمونهای از اقدامات برای رسیدن به هدف رسمیت بخشی به این فرقه در درون کشور میباشد.
ب) تبلیغ در جهت تغییر ذهنیت مردم ایران نسبت به بهائیان و اینکه آنان شهروندان عادی و بی خطری هستند که با شیوههای مختلف از جمله مظلوم نمایی و انجام فعالیت های اجتماعی خیریه این هدف دنبال میشود.
پ) شبهه افکنی درباره عقاید اسلامی با استفاده از رسانههای دیداری، شنیداری و نوشتاری.
ت) ترویج فمنیسم در جهت معارضه با استحکام و سلامت پایه های خانواده و تضعیف احکام اسلام در بین مردم.
ث) تلاش جهت نزدیکی با محافل روشن فکری ایران به منظور پذیرش جامعه بهائی به عنوان عضوی از جامعه مدنی ایران.
ج) نفوذ در سازمان های غیر دولتی.
نتیجه:
امروز تبلیغات برای فرقه ضاله آن قدر اهمیت دارد که هر ساله میلیون ها دلار هزینه کارهای تبلیغاتی خود می کنند . این مورد در پیام ژوئن ۲۰۰۷ بیت العدل (که مقر آن در حیفا است) به یاران خود در ایران مورد تأکید قرار گرفت. با توجه به اقدامات مخرب و خلاف منابع ملی و از همه مهم تر تشکیل فرقه جعلی که در بوجود آوردن آن نقش کشورهای استعماری برجسته است، لزوم برخورد قاطعانه با این فرقه ضاله امری ضروری و مهم است تا آقا زادههایی چون فائه هاشمی نتوانند به آسانی منافع کشور را به خطر انداخته و در اقدامی هماهنگ با کشورهای اروپایی و آمریکا، ایران را به نقض حقوق بشر متهم می کنند. از نگاه شرع نیز این فرقه جعلی بوده و هیچگونه حجیتی ندارد و همان کاری را باید با این فرقه ضاله کرد که پیامبر (ص) با پیامبران دروغین در زمان خود کردند و قرآن کریم بر آن تأکید دارد. حقوق اقلیت های دینی برای کسانی می باشد که به یکی از کتب الهی اعتقاد دارند و همین اقلیتها نیز در زمان پیامبر (ص) با پرداخت جزیه می توانستند در حکومت اسلامی باشند، نه کسانی که از خود کتاب خلق کرده اند. بنابراین این فرقه ها هیچ حق و حقوقی در مملکت اسلامی ندارند و باید با اقدامات خرابکارانه و مخفی آنها بهئ شدت برخورد شود